چهارشنبه، تیر ۰۵، ۱۳۸۱

فکر مي کنيد تا چه اندازه بنيادگرايي اسلامي در ايران که امروز مانعي جدي در راه اصلاحات شده است ريشه هاي اقتصادي دارد؟ آيا مخالفتي که با اصلاحات در لايه هاي سنتي جامعه ديده مي شود ناشي از نگراني بازاريان سنتي براي از دست دادن سرمايه و قدرتي است که دارند و يا اين که صرفا سنت گرايان توانايي پذيرش غربي شدن – جهاني شدن- کشور را به دليل ناسازگاريهاي فرهنگي ندارند؟

و اصلا تا چه اندازه مخالفت با اصلاحات عميق و جدي است؟ آيا محافظه کاري در طبقاتي از مردم وجود دارد و يا اين که تمام مشکلات از بابت گروه قليلي است که حاظر نيستند به هيچ قيمتي قدرت و رانتهاي آن را فراموش کنند؟