
نقدی بر
مستند Out in Iran، به ترتیب وقوع زمانی در فیلم. باشد که سازنده بُوَد! پاسخ
فرید سیبیسی کارگردان این مستند به این نوشته رو هم در
اینجا بخوانید. ممنون از پاسخ.
۱) مستند با پخش اذان در پسزمینهی شهر تهران شروع میشود و سپس تصویر روی صحنههای شکنجه و اعدام میرود. اذان نماد اسلام است و تنها مفهوم این همزمانی این است که اسلام دین ِ شکنجه و اعدام است. براستی چه نیازی است به چنین پیامی در این شرایط؟
۲) در فیلم با دبیر سازمان همجنسگرایان ایرانی صحبت میشود. نام ایشان هم در وبسایت این گروه هست و هم در بسیاری از نشریات دیگر و خلاصه چیز مخفیای نیست. تصویر ایشان هم در فیلم نشان داده میشود ولی ناگهان گفته میشود که فامیل وی به خاطر امنیت خانوادهاش در ایران ذکر نمیشود. چرا؟ جز این که صداقت را قربانی کنیم تا تصویر ایران را هرچه وحشتناکتر نشان دهیم.
۳) یکی از چهار شخصیت اصلی که در فیلم مصاحبه میشود، یک همجنسگرای فاحشه است. سوال این که فاحشهگری چه ارتباطی به مسالهی همجنسگرایی دارد؟ مثل این که مستندی دربارهی زنان ساخته شود و با چهار نفر صحبت شود که یکی فاحشه باشد. اصلا چرا چنین مستندی به دنبال یک دکتر یا مهندس همجنسگرا نمیرود و به جایش یک فاحشه را انتخاب میکند؟ و راستی، بررسیِ امنیت نداشتن یک فاحشهی همجنسگرا در ایران اولویت چندم ماست؟!
۴) از قول همین شخص نقل میشود که پنج بسیجی او را به اتاقی بردهاند و به او تجاوز کردهاند. بعد این فرد به پلیس شکایت میکند که مورد اعتنا قرار نمیگیرد. سوال این است که نسبت به صحت چنین ادعایی چه اندازه اطمینان وجود دارد که این چنین در مستند گنجانده میشود؟
۵) در فیلم به دفعات صحنهی اعدام دو جوان مشهدی نشان داده میشود. ادعای حکومت ایران این بود که این دو به دلیل تجاوز به کودکان اعدام شدهاند. هیچ اشارهی صریحی در فیلم به این موضوع نمیشود و بلکه سعی میشود این گونه به بینندگان القا شود که این دو فقط به دلیل همجنسگرایی اعدام شدهاند. چرا؟ بویژه که این صحنه نه یک بار که دست کم پنج بار نشان داده شد، با تصاویری که هر بینندهای را منقلب میکرد. چرا داستانِ این اتفاق بدون صداقتِ کافی نقل شد؟
۶) سرتاسر ِ مستند به دنبال نشان دادن تصویر یک کشور پلیسی و مخوف از ایران است. در فیلم شصت بار به این موضوع اشاره شد که ما تصویر شما را نشان نمیدهیم، طرف عینک دودی میزد که شناخته نشود، یکی دیگر صورتش را نشان نداد، آخر فیلم هم برای دفعهی دهم اشاره شد که تصویر هر که را نشان دادیم خودش راضی بود و ... . یک شخصیت شجاع هم بود که بنا به احساس وظیفه صورتش را از دوربین مخفی نمیکرد (که البته چنان چه واضح بود اعلام شد ایشان دو ماه پیش پناهندگی گرفتهاند!). نکتهی جالب این که خود فیلم با خودش در تناقض بود. در جایی دیگر کافیشاپها و پارکهایی را نشان میداد که همجنسگراها در آن جمع میشدند و رفتوآمد میکردند. راستی، شما از ایرانیهایی که در کانادا زندگی میکنند و پاسپورت اینجا را هم دارند و پنج سالی یه بار هم به ایران نمیروند، اگر توانستید یه عکس در یک جلسهی عمومی بیندازید، بعد میآییم در مورد این مستند هم صحبت میکنیم.
۷) فیلم در استناد به اسلام با یک امامجماعت ناآشنا (به قول نیکآهنگ گیج و گولی) صحبت میکند که فقط در یک جمله میگوید در اسلام همجنسگرایی نداریم. من به این میگویم تحلیل سطحی، بویژه وقتی که آن را کنار اذانِ اول مستند هم قرار دهیم. مگر اصلا در کدام یک از ادیان همجنسگرایی داریم که حالا در اسلام نداریم!
۸) در جمهوری اسلامی همجنسگراها از آزادی بسیار بیشتری برخوردارند تا روزنامهنگاران و فعالین سیاسی و حتی دگرجنسگراها. به قول دوستی، دو تا همجنسگرا راحتتر میتوانند با هم خوش بگذرانند تا یه دختر و پسر! حتی در خود فیلم هم میشد دید که همجنسگراها با هم پارک یا کافیشاپ میروند. تکیه به این که در قانون ایران مجازات همجنسگرایی اعدام است،گیر بیموردی است به این دلیل واضح که اصلا امکان تشخیصش وجود ندارد و در عمل هم اجرا نمیشود یا اگر بشود بسیار بسیار به ندرت. این که شخصیت اصلی فیلم در انتها میگوید که آرزو دارد روزی در ایران ازدواج رسمی کند و بچه به فرزندخواندگی قبول کند یک ژست سوپرروشنفکرانه در وضعیت کنونی ایران است. خلاصهی کلام نشان دادن تصاویر شکنجه و اعدام هیچ تناسبی با وضعیت کنونی همجنسگراها در ایران ندارد.
۹) و کلام آخر این که برای نشان دادن تضییع حقوق بشر در ایران راههای زیادی هست که در عین حال کمکی هم به پروپاگاندای جنگطلب آمریکایی نکند. همچنانکه بسیاری از فعالین سیاسی در داخل و خارج از ایران در این راه مبارزه میکنند. میتوان بدون خرق واقعیت و نشان دادن تصاویری غلوآمیز هم به دفاع از حقوق بشر برخاست.