سه‌شنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۷

تمومش کنین دیگه

من یه قانون برای خودم داره که می‌گه هر وقت دیدین پراکندگی ِ جغرافیایی ِ طرفدارهایِ یه عقیده خیلی زیاد نیست، بدونین اون عقیده اثبات‌پذیر نیست. یه نمونه‌ی چنین عقیده‌ای دینه. چون مردم هر کشوری یه دینی دارن خیلی سریع می‌شه این نتیجه رو گرفت که دین اثبات‌پذیر نیست چون اگه بود دیندارها تو دنیا خیلی پخش‌تر بودن.

یه نمونه‌ی دیگه‌ی کابرد قانونِ من، در ماجرایِ فلسطین و اسراییله. توزیع پراکندگی طرفدارهای فلسطین و اسراییل خیلی پخش نیست. وقتی راهپیمایی‌های طرفداران فلسطین رو بری همه یا عربند یا چپول. طرفدارهای اسراییل هم همه سفید بلوندن. خب این برای من معنیش اینه که همه‌ی طرفدارها یه جورهایی متعصبند. برای همینه که دو نفر مخالف بشینن یه عمر درباره‌ی فلسطین و اسراییل با هم بحث کنن به جایی نمی‌رسن. یکی میگه اون موشک می‌زنه اون یکی می‌گه این واکنشش متناسب نیست. بعد هم طرفین تا صبح (‌ یعتی بهتر بگیم ۷۰ - ۸۰ سالی هست) تو سر و کله‌ی هم می‌زنن که کی اول چی کار کرده. این وسط هم یه زندگی آروم از ملتی دریغ شده و می‌شه.

من ِ نوعی، یه بیست سالیه که اخبار رو می‌فهمم تا یادمه همه‌اش دعوا بوده. دعوایِ تکراری. خدا صبر بده به اونایی که یه عمره دارن این جنگ رو می‌بینن و اونا که یه عمر و حتی بیشتره دارن باهش زندگی می‌کنن. احتمالا خدا اون ابتدای خلقت، این دو تا کشور رو آفرید تا حدِ بلاهت، لجاجت و شقاوتِ آدمیزاد رو همیشه یادمون بیاره. آخه، لامصبا تمومش کنین دیگه.

یکشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۷

زحمت می‌کشید.

تنها حرفی که مسوولین محترم مملکت درباره‌ی فلسطین می‌زنند این است که چرا بقیه‌ی دنیا در این باره هیچ حرفی نمی‌زنند و تنها کاری که حضرات برای مردم رنج‌دیده‌ی فلسطین می‌کنند این است که بگویند چرا بقیه‌ی دنیا هیچ کاری نمی‌کنند.  زحمت می‌کشید. اجرکم عند الله.

سه‌شنبه، دی ۰۳، ۱۳۸۷

مدیریتِ گل‌آقایی


خانم پوپك صابری انتشار هفته‌نامه‌ی گل‌آقا را متوقف كرد. ایشون در نامه‌ای به خوانندگان در این‌باره نوشته‌اند:
«... از شما خوانندگان وفادار مهربان گل‌آقا مي‌خواهم همين را از من بپذيريد كه ديگر نمي‌توانم، خسته‌ام. از دلايل خستگي چيزي نمي‌گويم... از من بپذيريد كه با خستگي نمي‌توان بر انتشار يك مجله طنز سياسي مديريت كرد.»

وا... من از جزییات ماجرا چیزی نمی‌دونم. شاید حق با خانم صابری باشه. ولی یه احتمال دیگه هم به نظرم این جور مدیریت کردنه. یعنی سیستم یه طوریه که وقتی مدیر یه سازمان خسته می‌شه، باید اون سازمان هم تعطیل بشه. خب این هم طبیعیه که هر مدیری بعد از یه مدت خسته بشه و این طور می‌شه که تو این مملکت هر سازمانی یه چند سالی عمر می‌کنه و بعد تعطیل می‌شه. انگار نه انگار که چیزی هم به اسم گردش نیروها هست. تازه وقتی تو یه سازمان مدیر و سردبیر و سهامدار و هیات مدیره همه و همه یه نفر باشه خب معلومه آدم خسته می‌شه.

اصلا من نمی‌دونم چه کاریه که مثلا مدیریت موسسه‌ی گل‌آقا حتما دست خانم صابری باشه. مدیریت کار یه مدیر ِ و نه لزوما صاحب و سهامدار موسسه. احتمالا خانم صابری هم مثلا به عنوان سردبیر یا عضو هیات مدیره می‌تونن خیلی بیشتر به موسسه‌شون خدمت کنن.

چهارشنبه، آذر ۲۷، ۱۳۸۷

چند تا سوال

آیا مردم ما خاتمی از سرشون خیلی زیاده یا این که مردم ما لیاقتشون خیلی بیشتر از همه‌ی حاکمانشون حتی خاتمیه؟

آیا اشتباه اصلاح‌طلبان در دوران خاتمی این بود که بدون توجه به مقاومت محافظه‌کاران مطالبات رو مطرح کردند (تندروی) یا این که در مطرح کردن مطالبات مردم کوتاهی کردند (کندروی)؟

بدون در نظر گرفتن اخلاقیات شخصی، شیوه‌ی کدام یک از این دو وزیر ِ دوران اصلاحات رو در مواجهه با محافظه‌کاران بهتر می‌دانید: مهاجرانی یا عبدا... نوری؟

الان که به گذشته نگاه می‌کنید به نظرتون بهتر بود خاتمی یه موقعی در دوران رییس‌جمهوریش استعفا می‌داد؟

پنجشنبه، آذر ۲۱، ۱۳۸۷

بازاریابی در انتخابات

تو بازاریابی یه اصطلاحی هست به اسم کالای جایگزین. یعنی این که ملت اگه کالای شما رو نخرن، اون وقت چی می‌خرن. مثلا کالای جایگزین کوکا می‌شه پپسی. کالای جایگزین هم دو جوره،‌ مستقیم و غیرمستقیم. در این حالت کالای جایگزین ِ مستقیم می‌شه پپسی، غیرمستقیم می‌شه دوغ و آبمیوه.

این که کالای جایگزین ِ غیرمستقیم چیه همیشه بدیهی نیست. مثلا کارتِ اعتباریِ مسترکارت رو در نظر بگیرید. کالای جایگزین ِ مستقیمش خب کارت اعتباری ویزا و امریکن اکسپرس هست. ولی غیرمستقیمش می‌شه پولِ نقد. و جالب اینه که رقیب اصلی مسترکارت، پول نقده و نه کارت ویزا، چرا که بیشتر بازار دستِ پول نقده. مسترکارت بهتره استراتژیِ تبلیغاتی‌اش این باشه که مردمی که از پول نقد استفاده می‌کنن رو جذب کنه تا کسانی که کارت ویزا دارند.

تو انتخابات آینده کالای جایگزین ِ مستقیم ِ خاتمی، احمدی‌نژاد است. ولی احتمالا کالای جایگزین ِ غیرمستقیم خاتمی بازارش بزرگتره و برای همین استراتژی تبلیغاتی باید برای گرفتن اون بازار باشه. ولی این کالاهای جایگزین غیرمستقیم کیا هستن؟ تحریمی‌ها یا بی‌تفاوت‌ها؟

خاتمی هنوز معلوم نیست بیاد. ولی هر تحلیلی مبنی بر این که کی بیشتر رای میاره باید حواسش به این بازار بزرگ کالایِ جایگزین غیرمستقیم باشه!

دوشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۸۷

انتخابات دهم

آدم گاهی موقع‌ها حواسش نیست که دو دوره‌یِ ریاست‌جمهوری معادل ٨ سال و یا تقریبا یک دهه از عمر آدمه. برای منی که الان ٣٠ سالمه، دو دوره من رو تقریبا می‌رسونه به ٤٠ سال. آینده‌ی من ِ نوعی بستگی زیادی به این دهه‌ی آینده داره. تو مملکتی که من در اون زندگی می‌کنم (که صد البته ایرانه و نه کانادایی که توش ساکنم) هنوز در وضعیتی نیستیم که زندگی‌مون مستقل از اون کسی باشه که قراره رییس‌جمهور بشه. برای همین - و برای این که من خودخواه و جاه‌طلبم - برایم انتخابات ریاست جمهوری خیلی مهمه. 

زندگی ِ امروز و فردایِ نزدیک برای من خیلی مهمند. آینده‌نگر هستم ولی برای آینده زندگی نمی‌کنم. ایده‌آل‌‌ها رو دوست دارم ولی به انتظار ِ آمدنِ ایده‌ال‌ها زندگی نمی‌کنم. منتظر ِ آمدن روزی نیستم که اوضاع مملکتمون درست بشه، چه انتظار برایم همون معنی ِ انفعال رو می‌ده. انتظار نمی‌کشم. به سهم خودم سعی می‌کنم امروز و فردایم را درست کنم. 

مجموعه‌ی همین ذهنیاته که باعث می‌شه من برای انتخابات آینده به دنبال راه‌حل مطمئن‌تر و کم‌ریسک‌تر برم. فکر‌ می‌کنم دنیا بی‌وفاتر از اونه که بشه فکر کرد که این دوره رو فلان کار رو بکنیم که بعد دوره‌ی بعدش بشه فلان کار رو کرد. فکر می‌کنم عمر من و شما کوتاه‌تر از اینه که بشه بی‌خیال یه چهار سال دیگه شد. بگیم حالا چهار سال دیگه این طرف بمونه که مملکت حسابی گند بخوره تا دوره‌ی بعد حتما اون یکی طرف ببره. 

نوامیدیِ من از وفایِ دنیاست که به من برای دفاع از خاتمی امید می‌ده. مملکت رو باید آجر به آجر ساخت. 

در همین رابطه:
نامه‌ی جمعی از دانش‌آموختگان دانشگاه صنعتی شریف به خاتمی ( نامه هنوز در مرحله‌ی جمع‌آوری امضاست و احتمالا تا آخر این هفته منتشر می‌شه. چه موافق چه مخالف، چه شریفی و چه غیرشریفی خواندن نامه توصیه می‌شه. اگر مایل به امضا هستید به من ایمیل کنید.)

شنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۷

کار تشکیلاتی از خارج از قدرت

« عملكرد حزب مشاركت در دوران حضور در قدرت سیاسی را باید مفیدتر و موثر‌تر از كنش‌های این حزب در 4 ساله اخیر ارزیابی نمود.»
عبدا... مومنی در یادداشت سه نکته درباره جبهه مشارکت در روزنامه‌ی کارگزاران

به عبارتی این نظریه که اصلاح‌طلبان از حاکمیت خارج شوند تا بتوانند به بدنه‌ی اجتماعی‌شان بازگردند و کار تشکیلاتی بکنند و ... از زمره‌ی همون حرف‌های مفتِ باکلاس است.

جمعه، آذر ۱۵، ۱۳۸۷

شایسته‌سالاری در طراحی پوستر

بدون شرح (لینک در سایت نوروز)


دیسکلیمر: هرگونه سو استفاده از این یادداشت علیه حزب مشارکت ممنوع است.

این رو هم بخونید: ‌یه یادداشت وبلاگی درباره‌ی این که چطور تیم انتخاباتی اوباما از رسانه‌های نو در کمپینشون استفاده کردند.