پنجشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۷

ریاضیاتِ رقابتِ انتخاباتی

کشفِ امروز بنده هم این که رقابت‌های انتخاباتی خاصیت جابجایی نداره. کروبی رقیب اصلی‌اش خاتمیه ولی خاتمی رقیب اصلی‌اش کروبی نیست.

به نظرتون رقابت، خاصیت تعدی داره یا نه؟

چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۷

در ستایش خاتمی

باز خدا پدر و مادر خاتمی رو بیامرزه که دست‌کم اون یک سال اول رییس‌جمهوریش در مقابل محافظه‌کارها ایستاد و آدم‌های خوبی رو هم سر کار گذاشت. این اوباما که هنوز یه ماه نیومده با این کسایی که برای سیاست خارجی انتخاب کرده، همه رو نومید کرده.

یکشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۷

Speech Writing 101

بدین وسیله پیشنهادهای زیر به آقای خاتمی (بویژه سخنرانی‌نویس ایشان) ارایه می‌شود:

خاتمی ازبه کار بردن یک سری کلمات و اصطلاحات در سخنرانی‌هایش دوری کند. این کلمات در میان مردم تداعی‌کننده‌ی خاتمی ِ حرافی است که به جای کارکردن فقط حرف می‌زند. نمونه‌های این کلمات «مردم‌سالاریِ دینی»، «کرامتِ انسانی»، «گفتمانِ انقلاب» و « آرمان» است.

خاتمی در جملاتش همیشه از فعل‌های معلوم به جای مجهول استفاده کند. مثلا بگوید «من به شما نان می‌دهم» تا این که بگوید «انسان برای زندگی به نان احتیاج دارد»، یا این که «من می‌روم» به جای «رییس‌جمهور باید برود». به طور مشخص خاتمی اسم ِ احمدی‌نژاد را به کار ببرد. بگوید «احمدی‌نژاد این کار را کرد یا نکرد.» تا این که بگوید «این کارها می‌شود یا نمی‌شود.»

خاتمی اهداف واضح و مشخصی را اعلام کند. مثلا بگوید که تورم را به زیر ۱۰ درصد کاهش می‌دهد. می‌تواند بگوید که در زمان خودش در این کار تا حدی موفق بود و احمدی‌نژاد هم با این همه درآمد نفت تورم را به ۲۵ درصد رساند. تورم و مقدار آن برای اکثر مردم واژه‌های معنی‌دار و قابل فهمی است.

سه‌شنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۷

سی‌سالگی انقلاب با برکت باد

من سر ِ کارم یه رییس دارم که حدود ۳۰ سال پیش از دانشگاه پنسیلوانیا دکترا گرفته. از اون‌جا که اون زمان دانش‌جوهایِ ایرانیِ زیادی در آمریکا درس می‌خوندن (چنان‌چه دانید به مراتب بیشتر از الان)، رییس ِ من هم کلی دوستِ ایرانی از اون موقع داره. صد البته چون اون موقع ۳۰ سال پیش بوده، رییس ِ من خیلی خوب انقلاب ایران و فعالیت‌هایِ سیاسیِ دوستان ایرانیش رو به یاد میاره و برای من هم گاهی تعریف می‌کنه. یه بار که داشت برای من از اون روزها حرف می‌زد، با یه لحن معصومانه‌ای گفت کاشکی شاه‌تون یه خرده به مردمتون آزادی‌های بیشتری می‌داد و خلاصه کارهایی می‌کرد که انقلاب نمی‌شد.

نظر من رو بخواین حالا که شده. خوب یا بد. دیگه کاریش نمی‌شه کرد. ایشاا... هم که دیگه تکرار نمی‌شه. اینم که به نظر من دنبال مقصر بگردیم هیچ فایده‌ای نداره. یعنی خوب بگردیم می‌بینیم همه مقصرن. مقصر هم لزوما نه. همه شریکن. شریک در وضعیتی که در اون به سر می‌برین. خودمون این وضعیت رو به بار آوردین و خودمون هم داریم نتایجش رو می‌بینیم. زندگیه دیگه.

دوشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۷

انتخاب خاتمی

خاتمی یا هر اصلاح‌طلب دیگه‌ای که ان‌شاا... رییس‌جمهور شد، دو راه پیش رو داره:

ا) اولویت رو بذاره روی مسایل اقتصادی و فعلا بی‌خیال آزادی مطبوعات و توسعه‌ی سیاسی بشه.
۲) محکم از آزادی مطبوعات و حقوق سیاسی مردم دفاع کنه و کوتاه نیاد.

این دو تا راه دو تا راه متضاد هستند. هر کدوم از این دو راه هم چند میلیون و بیشتر طرفدار داره. خاتمی بنده خدا بین این دو راه گیر کرده بود و از طرف طرفداراش به هر دو طرف کشیده می‌شد. دست آخر خاتمی سعی کرد اون وسط بمونه که نتیجه‌اش این شد که هر دو دسته از خاتمی اکیدا شاکی شدن. رییس‌جمهور آینده اگه یه تصمیم جدی بگیره، یکی از این دو راه را انتخاب کنه و بی‌خیال طرفداران یک گروه بشه کار درستی کرده. برای من هنوز هم چندان معلوم نیست کدوم یکی از این دو راه بهتره.

جمعه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۷

خاتمی، کروبی، قالیباف؟

این سوال که از بین خاتمی، کروبی، قالیباف یا حتی ولایتی از کدوم یک باید در این انتخابات حمایت کرد به نظرم سوال غیرقابل جواب‌دادنیه. چرا؟

ما تو فیزیک وقتی دو تا کمیت رو مقایسه می‌کنیم برامون خطای اون دو تا کمیت هم علاوه بر مقدار مطلقشون (یا میانگین) مهمه. اگه خطای کمیت‌ها از اختلافِ مقدار مطلقشون بیشتر باشه گفتن این که کدوم کمیت مقدارش بیشتره بی‌معنیه. به نظرم برای این سه نامزد انتخاباتی هم تا حدی این حرف درسته. اون قدر اتفاقات عجیب غریب و غیرقابل پیش‌بینی می‌تونه بیفته و اون قدر بهتر بودن یکی از این نامزدها بستگی به این شرایط داره، این که آدم بتونه از الان بگه حتما این یکی از اون یکی بهتره، دست‌کم از نظر ما فیزیک‌خونده‌ها، حرف بی‌معنی‌ایه.