سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۲

يکي مي گفت مردم ايران براي پيشبرد دموکراسي در کشور حداکثر حاضرند راي بدهند که در انتخابات اخير اين کار را هم نکردند. خلاصه اوضاع قاراشميش مملکت سزاوار همين مردم است. يک جورهايي مردم ما لم دادند منتظرند که اصلاح طلبان بيان مملکت رو درست کنند و حالا هم که نمي کنند به قبايشان بر خورده است.

در يک مقياس کوچکتر ماجراي دستگيري سينا مطلبي است. و بلاگ نويسان محترم که چند وقت پيش يکي از اعضايشان فوت کرد شروع کردند چپ و راست مطالب نوستالوژيک نوشتن. حالا که ماجرا يک خرده سياسي شده و بايد مقداري هزينه بفرمايند خودشان را به بي خيالي و نفهمي زده اند. به هر حال وقتي اين جماعت با اين همه قيافه حاضر به دفاع از يکي از اعضاي خود نباشد ديگر چه انتظاري از مردم ديگر است.
حالا هي شما بگو چاره مملکت اينه که آمريکا حمله کنه دموکراسي بياره!


تو ايران يادمه به ما مي گفتند که حجتيه ها اعتقاد دارند براي اين که امام زمان هر چه زودتر ظهور کند بهتر است که خودمان ظلم و ستم را در دنيا زياد کنيم.

اين روزها هم بعضي ها خدا خدا مي کنند محافظه کاران ايران بيشتر پدر مردم را در بيارن تا امام زمان امروز يعني آمريکا هر چه زودتر به ايران حمله کنه و دموکراسي بياره!

انتخاب شدن احمدي نژاد به سمت شهرداري تهران گواراي مردمي باد که در انتخابات شوراها شرکت نکردند.

چهارشنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۸۲

تا جايي که بنده فيزيک بلدم، براي پارازيت انداختن بر روي امواج ماهواره اي بايد امواجي با همان فرکانس طوري ايجاد کنيد که با امواج اصلي تداخل ويرانگر بکنند. چون شدت امواج ماهواره اي خيلي کم است شدت يارازيت لازم هم خيلي کم خواهد بود. خلاصه اين که پارازيت هايي که سپاه پاسداران لطف کرده به آسمان مي فرستد همان قدر شما را نازا مي کند که خود امواج اوليه.

دوشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۲

چون من نه وقت و نه حوصله زندان رفتن رو دارم تصميم گرفته ام ديگر مطلب سياسي ننويسم. براي امروز دستور پخت يک غذا را مي نويسم که هم آزمايشگاهي بنده پخته بود و خيلي خوشمزه بود.

ابتدا مقداري پياز را قاچ مي کنيد بعد رنده مي کنيد و بعدش هم سرخ. بعد يک مقدار زردچوبه را با آبليمو قاطي مي کنيد بهش زرده تخم مرغ هم اضافه کرده نيم ساعت مي گذاريد در فر. بعد که سوخت مي ريزيدش تو سطل آشغال مي ريد رستوران مثل آدم غذا مي خوريد.

جمعه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۲

از نقطه سر خط :
رهبر انقلاب در پاسخ به سوال دکتر فردوس حاجيان، رييس دانشکده هنر و معماري دانشگاه آزاد اسلامي تهران که گفته بود اگر يک جوان هنرمندي با قلب پاک و انديشه پاک ولي با موي بلند در يک سريال بازي کند چه اشکالي دارد : " البته ما با موي بلند مخالفت نداريم ."

باز خدا پدر و مادر رهبري را بيامرزه نگفتن آخه جوان با قلب پاک موي بلند مي خواهد چه کار؟

از وبلاگ من و ماني : "سايت كودكان ايران را ببينيد. سينا قنبرپور از روزنامه‌نگارهاي فعال در حوزه حقوق كودكان به تنهايي آن را اداره مي‌كند."

فکر مي کنم هنر اين نيست که يک نفر به تنهايي مي تواند چنين سايت بزرگي را اداره کند. هنر آن است که ايشان بتواند براي هم چنين کار خوبي، چند نفر هم فکر پيدا کند و يک کار جمعي بکند.
شايد از همين روست که من بر خلاف نظر پاگنده فکر مي کنم دور هم جمع شدن وبلاگ نويسها خيلي نکته مثبتي است. از اين نظر که شايد بتوانند يک کار گروهي مانند راه انداختن يک نشريه اينترنتي بکنند. وبلاگ نوشتن تا يک جايي کار باحالي است ولي به تدريج اشباع مي شود و بايد کار جديد و بزرگتري شروع کرد.


پنجشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۲

در نامه اي به رهبر انقلاب اعلام شد: آمادگي انجمن ها و گروههاي علمي جهت ايجاد نهضت نرم افزاري
خبر از سايت بي عنوان

دکتر مسعود نيلي به عنوان رييس کل بانک مرکزي انتخاب شد. بعد از مدتها يک نفر به کابينه خاتمي آمد که سرش به تنش مي ارزد. دکتر نيلي که اکنون استاد دانشکده اقتصاد و مديريت دانشگاه شريف است يکي از طراحان اصلي برنامه هاي اقتصادي ايران است. براي وب سايت رسمي او در دانشگاه اين جا را کليک کنيد.

توضيح : خبر هنوز تاييد نشده است. بايد به نظر من در اين خبرگزاري ايننا را گل گرفت با اين اخبارش. لااقل يک "شنيده مي شود" اول خبر بگذاريد.

چهارشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۲

دوست کانادايي بنده داشت روزنامه مي خواند. يک دفعه زد زير خنده و بعد من رو صدا کرد و گفت :‌ من اين سياست ايران رو اصلا نمي فهمم. ميشه بگي Active neutrality يعني چي ؟

سه‌شنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۲

عجيب ترين چيزي که در ايران ديدم موقع سر زدنم به دانشگاه شريف بود. در تمام چمنهاي دانشگاه گروههاي چند نفره دختر و پسر دور هم نشسته بودند و گپ مي زنند. چيزي که تصورش هم چند سال پيش که آنجا درس مي خواندم غير ممکن بود.

در ايران يک روز رفتم دفتر جبهه مشارکت. از پارسال که رفته بودم خيلي شلوغ تر و پر جنب و جوش تر بود. با يکي از مسوولان مشارکت حرف مي زدم. خيلي مظلومانه مي گفت چي کار کنيم؟ مي گفت رفراندوم عمرا تو مجلس راي نمي آره. در اين شرايط هم خروج از حاکميتي بشه محافظه کاران در چند روز خلا قدرت را پر مي کنند و هيچ اتفاق خاصي نمي افته. جز اين که همه زحمات اين چند ساله هم به باد مي رود.

یکشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۲

احمد چلپي بعد از ۳۰ سال به عراق باز گشته.
بيچاره مردم عراق :(

بنده در اين سه هفته اي که ايران بودم حداکثر با ۱۰۰ نفر توانستم درباره اوضاع ايران صحبت کنم. ۵۰ نفر اقوام و ۵۰ نفر هم دوستان و هيچ کدام از اين ها هم نظر من نماينده خوبي براي مردم ايران نيستند. من اعتقادات خاص خودم را دارم و به طور طبيعي هم بيشتر با کساني رفت و آمد مي کنم که با من مشابهت فکري داشته باشند.

خلاصه اگر ديديد کسي سه هفته رفت ايران و بعد هم گفت که مردم ايران فلان و بهمان فکر مي کنند اکيدا دارد مزخرف مي گويد.