یکشنبه، فروردین ۰۳، ۱۳۸۲

Dr. Nourbakhsh, Chairman of Iran Central Bank, passed away last night. He was one of the few Iranian officials who actually had the knowledge of his carrier. Though many poeple critisize him for his works especially during the price boom in 1373-74, I believe in overal comparing to others, he served our chaotic economy in a good way.

ROOHASH SHAAD,

شنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۲

پنجشنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۱

I wish a year of success and prosperity for the reformists, both in and outside the government.
They deserve the most.


The TV translates � the US secretary of defence� as �VAZIRE JANGE AAMRIKA�
And now they are showing the movie � The Gulf war� translated to � TALAFAATE JANG�

If you watch the news in IRIB TV, you will get this impression than there is a world war between two superpowers, Iraq and US!


My friend was telling me that the most likely scenario for next year gas price is that there would be two different prices. 65 tomans per litre with coupon and 200 tomans without. I was telling him that everyone with preliminary economics knowledge knows that coupon won�t work. He replied that coupon is only for a year and the only reason is to reduce the shock of the price jump!

I think it is smart idea!


سه‌شنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۱


I went to 4Shanbe Soori tonight, in Mashad, Sajjad Boulvard. I was quite impressed by the level of stupidity of the police. They blocked the whole boulvard not with some blockers but with a big truck! It was more or less like a war zone. There were tonnes of police everywhere and it was really scary to walk. I had my digital camera with me but didn't dare to take pictures from close the scence. Mashadis are also very coward compared to people in Tehran. It was only noise of some fireworks and that was it. Rather boring compared to 5 years ago when I spent the 4shanbe soori in Sattarkhan, Tehran.



I got off a taxi in tehran and then gave him 100 tomans for the fare. I knew it was less but I didn't bother to wait to get the rest since it was no worth to me. I crossed the street. The taxi turned. Driver came to me and said :" Is it Halal? " I got surprized and said "Ofcourse" The driver thought for a moment and then returned me 50 tomans. He said " I have a family."


دوشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۱

can somebody please tell me how can I write from left to right?

Sorry, my mom's computer is so old that doesn't seem to support unicode! I will be writing in English.
Translation :

The first funny thing that grabbed my attention in the Iran Air flight was the hat of women cabin crew. So ugly and odd. But it had this advantage that the passengers found a topic to talk about for the first half an hour of the flight. Somebody in front of me was telling to her neighbour that she has heard these days, in tehran, women wear hat instead of scarf!

The first not really funny thing that I felt with all my body was the difference between Iran's toilet bowl and Canada's!

�� ������ ��� �� ��� ���� ����� �� ���. ��� �� ���� �� �� ����� ����� ����� ���.

����� ���� ����� ���� ����� ���������� ���� ����� ��� ���. ���� ���� ���. ��� �� �ѐ��� ����� ��� � �� ��� ���� ��� ��� �� ��ǁ��� ����� ���� ���� ���� ���� �����. ��� ����� �� �� ������ �� ��� : ��� �� ����� �� ���� ���� �� ������ �� ���� ���� �� ������!

200 �� ����� ������ ������ �� ���� ����� ���� ������ ���� ���� ��� �� ��ǁ��ǡ ���� �� �� ��� �� ���� �� �� ����� �� ������� ���� Ȑ��� � ���� ��� �� ������

��� �� ������� �������� ����� � ������ �� ����� ���. ��� ����� ������ ��� �� �� ���� ���� �� ����� ��� ����.

دوشنبه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۱

اگر يک نفر مخالف آغاز جنگ باشد آن منم که روز 17 مارچ يعني روز اولتيماتوم آمريکا در درون هواپيمايي خواهم بود که از فراز ترکيه مي گذرد.
در فرودگاه به کارمند آنجا مي خواهم بگويم :" ببخشيد ميشه صندلي کنار پنجره بدهيد. مي خواهم از F16هاي آمريکايي عکس بگيرم. "

من نمي فهمم روز جهاني زن چه ربطي به ماجراي عراق دارد و مثلا چرا خبلي از زنان در راهپيمايي در اين روز پلاکاردهاي ضدجنگ حمل مي کنند؟ چرا يک فمينيست نمي تواند طرفدار آمريکا باشد؟؟

پنجشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۱

عبارت "راه سوم" که اين روزها خيلي مد شده به نظر من در اکثر موارد حرف مفتي است. اين عبارت را کساني به کار مي برند که شهامت انتخاب بين دو راه را ندارند و براي همين سعي مي کنند يک طوري سر خودشان و گاهي مواقع هم سر بقيه را کلاه بگذارند.

نمونه اش ماجراي حمله به عراق است. شما يا طرفدار صلح هستيد که در حقيقت داريد از نسل کشي صدام دفاع مي کنيد يا موافق برکناري صدام هستيد که داريد از امپرياليسم آمريکا دفاع مي کنيد. انتخاب تلخي است ولي با کمال شرمندگي هيچ راه سومي وجود ندارد.

نمونه ديگرش ماجراي اصلاحات در کشور خودمان است. دو راه بيشتر روبرويمان نيست. يا راه محافظه کاران که با آن مملکت به گند کشيده مي شود يا راه اصلاح طلبان که مي شود اميدوار بود به جايي برسد. بنابراين يا شما راي مي دهيد که يعني از اصلاحات حمايت مي کنيد يا راي نمي دهيد که داريد از محافظه کاران طرفداري مي کنيد. هيچ راه سومي هم وجود ندارد. بيخود هم سرتان را گول نماليد که با راي ندادن اين پيام را به اصلاح طلبان مي رسانيد که به خودشان تکاني بدهند. اصلاح طلبان اگر مي توانستند تکان مي دادند و به پيام شما احتياج نداشتند.

چهارشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۱

قيمت بنزين مي شود 65 تومان. به نظر من درجه باعرضه گي يک کابينه با قيمت بنزين رابطه مستقيم دارد. هر چه کابينه بي عرضه تر و ترسوتر، قيمت بنزين پايين تر. يعني ترجيح منافع کوتاه مدت به بلند مدت.

"اين که ما چه بد عمل بکنيم چه خوب تنها راه مردم حضور در پاي صندوقهاي راي است و هيچ راه ديگري که مشکلات مردم را حل کند جز مشارکت خود آنها وجود ندارد"

بقيه حرفهاي بهزاد نبوي را در مصاحبه اش با ياس نو بخوانيد. مهمترين ويژگي بهزاد نبوي اين است که واقع بين است. نمي نشيند از تو آسمان براي اصلاحات برنامه بريزد و تحليل کند

دوشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۱

منتقدين اصلاح طلبي وضع موجود از اصلاح طلبان انتظار دارند که در مقابله با محافظه کاران قاطعيت بيشتري به خرج دهند. به نظر من با قاطعيت بيشتر هيچ اتفاق خاصي نمي افتد و همچنان اوضاع بر منوال کنوني باقي خواهد ماند. براي خروج از بن بست کنوني نياز به يک استراتژي جديد و نه قاطعيت بيشتر است. و صد البته هيچ کس نمي داند آن استراتژي چيست و منتقدين هم فقط از وضع موجود مي نالند بدون اين که اصلا از استراتژي ديگري صحبت کنند .

تنها بديلي که تا کنون مطرج شده تز خارج شدن از حاکميت است که هم ريسکي است و هم انجامش نياز به کلي شرط و مقدمات دارد که به نظر من هيچ کدام هنوز فراهم نيست.

یکشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۱

پيام اين انتخابات اين بود که مردم اصلاح طلبي وضع موجود را نمي پسندند. اما آيا اين بدين معني است که اصلاح طلبان بايد در استراتژي خود به کلي تجديد نظر کنند؟ اگر اصلاح طلبان به دنبال راي مردم مثلا در انتخابات رياست جمهوري باشند شکي نيست که بدون در پيش گرفتن استراتژي راديکال تر موفق نخواهند بود. اما آيا واقعا راديکال کردن فضاي موجود کار درستي است؟

به نظر من حاکمان بايد سعي کنند آن چه را که مردم مي خواهند فراهم کنند. اما اين که از چه راهي، لزوما نبايد از نظر مردم پيروي کنند. چرا که معمولا مردم چندان آينده نگر نيستند و بيشتر به دنبال راههاي سريع که لزوما بهترين راهها نيستند مي گردند.

اصلاح طلبان زنگ خطر را شنيده اند اما اين که حال در چنين شرايطي بايد چه راهي را انتخاب کنند سوال ديگري است.

شنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۱

يک خوبي اين انتخابات اين است که وقتي چند ماه ديگر مردم به عمق اشتباهي که انجام دادند پي بردند ديگر مي فهمند که الکي کلاس نگذارند و بايد مثل آدم بيايند و از همين حقوق قطره اي هم که دارند استفاده کنند وگرنه سر خودشون کلاه رفته.
تصور کنيد چند ماه ديگر بايد به جاي همشهري جهان، ضميمه کيهان را بخوانيد.

باز هم دم محافظه کاران گرم، يک 50 هزار نفر آدم دارند که بيارند بهشون راي بدهند. اين اصلاح طلبان اگر خودشان و خانواده هاشون را هم مي آوردند بيشتر راي مي آوردند.

باز خدا پدر و مادر ملت را بيامرزه که گند زدند، لااقل به انتخابات شوراها گند زدند و يک هشدار خفني به اصلاح طلبان دادند. اگر اين اتفاق مثلا سر انتخابات مجلس افتاده بود تمام مملکت بر باد رفته بود.

فعلا تا يک هفته هوا پسه. اصلاح طلبان دچار يک شوک قلبي خواهند شد که آنها را در کما نگه خواهد داشت. به نظر مي آيد در اکثر شهرها حتي در جاهايي که مشارکت مردم چندان پايين نبوده محافظه کاران برنده انتخابات بوده اند. حالا که اين طوري شده احتمالا تنها راه ممکن راديکال تر کردن فضاي موجود است .

در واقع اتفاقي از اين بدتر نمي توانست بيفتد. حالا حتي خروج از حاکميت هم بلاموضوع مي شود. چرا که محافظه کاران از آن به شکست تعبير خواهند کرد.