چهارشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۴


امروز را می‌خواهم بزنم به جاده خاکی و از هدیه تهرانی و ربطش به تورنتو و این چیزها بگویم. اگر عمری بود فردا می‌رسیم خدمتِ فیدل!

از یک چند هفته پیش تو روزنامه‌های تورنتو یک آگهی چاپ شده بود از نمایش فیلمی به نام سیزده با بازی هدیه تهرانی. زیر آگهی هم بزرگ نوشته بود نمایش این فیلم در ایران ممنوع است. یک عکس هم از هدیه تهرانی تمام قد انداخته بود که انگاری بالای سرش یک تکه پارچه مثلا بیشتر نبود. خلاصه سیستم ابن بود که جمعه شب در سالن فلان کتاب‌خانه فیلم هدیه تهرانی رو نشان می‌دهند که بی‌حجاب هم هست! من این وسط فقط کفم بریده بود که چرا هم چنین فیلم توپی را فقط یک شب جمعه نشان می‌دهند. خب قشنگ بگذارندش در سینما که ملت همه مستفیض شوند.

چشمتون روز بعد نبیند. سالن ۲۵۰ تا جا داد. ۳۵۰ نفر آمده بودند. خیلی هم طبیعی بود. یعنی به نظرم کم هم آمده بودند. خلاصه به ۱۰۰ نفر هدیه تهرانی نرسید. بعد فیلم شروع شد. از قضا کارگردان این فیلم یک جوان ۲۶ ساله بودند که احتمالا حس کیارستمی بودن گرفته بودش! فیلم داستان که نداشت هیچ اصلا دیالوگ هم نداشت. هدیه تهرانی از این ور هی می‌رفت اون‌ور. ولی باحال‌تر این که فیلم اصلا فیلم کوتاه بود! فقط ۲۰ دقیقه! بعد از یک دقیقه هم کلاه‌گیس هدیه تهرانی عادی می‌شد و ملت از حض بصر هم بی‌نصیب می‌شدند!

آقا ملت رو می‌گویی شاکی شده بودند خفن! هنوز فیلم تمام نشده بود جیغ و دادشون رفته بود بالا. که این کارگردان شیادِ و کلاهبردار. این فیلمِ چرا صدا نداشت! نقد و بررسی فیلم تبدیل شده بود به فحش و فحش‌کاری! ملت هم شاکی که ۱۰ دلار پول دادند و شب جمعه‌شان را گذاشته‌اند حسابی رفته‌اند سرکار.‌ خلاصه خودتان دیگر بقیه‌شان را تصور کنید.

راستش را بخواهید من آن‌جا نبودم. ولی خب این ماجرا را شنیدم یک نیم‌ساعتی می‌خندیدم. گفتم شما را هم در خنده‌ام شریک کنم!

6 comments:

ناشناس گفت...

salam, agha too in daava ma kenare shoma hastim. az 2 ta bahman ham natars, harche az eghtesad va theory haye oon dalil dar taaed nazarat khasti faghat eshare kon. mokhles

ناشناس گفت...

rasti raje be matlabe ghabli, ye searche koochik dar mabhase "political economy" bokon, bahse arze va taghazaye ghanoongozari hast, man bahat mokhalefam ke bahs heisiatie, na, bahse "interest groups" hast, khasti bishtar migam

ناشناس گفت...

bab bayd ye jor talafiye in ke khanomaye khoshkel didin mee khanome tehrani onam ba in vaz khasan talafisho dararn

ناشناس گفت...

My father used to say.” gara garga-yla yoldash olanin, hamishe dim diri pokhta olar.” be Farsi mishe.” har kasi ba kalagh siyah dost beshe, hemishe mingaresh to ghohe.” This is not the first time, I am witnessing childish and pathetic quarrel between bunch of naïve and gullible, stupid, moron bloggers. Off course it is hard to figure out who is telling what and who is the accused and who is the accuser. Because I do not believe anyone of these people have a tiny wisdom and they are bunch of stupid idiot anyhow, I am not going to waste my time trying to explain my opinion. Before aiming my artillery at these people, I need to say that if by visiting and reading people’s like Hussein Derakhshan, Nabavi and Massod Behnood, etc, you have not understand who these people are, you deserve what you get. Now listen to the sound of my artillery: In 1953, James Watson and Francis Crick had discovered the Double Helix of DNA. Two stand of DNA twisted around each other. Anyone using village toilets have seen long worms always living in and feeding from the shit. In my humble opinion people such as Massod Behnood, Hussein Derakhshan, Nabavi, Massod Kiriyan (oops Borjiyan) Majid Zohari, Asad Ali Mohammadi, Morteza Negahi, Shokr ollahi, are like these long worms twisted around each other so that no one can really tell which one is which. All you can see is oozing shit from the fat twisted strand. I do really apologize for this nasty comparison but I had no other choice, this way they may realize how disgusting hypocrites are they. PS: I have PASSED my college courses in Ethics, please do not try to teach me on this subject. Sahand

ناشناس گفت...

بسی خنده ش

ناشناس گفت...

ببخشید :بسی خنده شد