این شب قبل از انتخابات یک کم از فضایل کشف نشدهی حزب NDP بگویم.
مناظرهی انتخابات رییسجمهوری دورهی اول خاتمی اگر یادتان باشد یکجا صحبت از کمبود خانه برای زوجهای جوان شد. این ریشهری درآمد گفت که کارشناسان ما حساب کردهاند دیدند ۵٪ بودجهی دولت اسراف میشود. ما میآییم صرفهجویی میکنیم با پول این ۵٪ برای جوانها خانه میسازیم. سوتی این حرف ریشهری آنقدر زیاد بود که ناطق درآمد به متلک گفت شما با این ۵٪ برای پیرها هم میتوانید خانه بسازید!
داستان NDP هاست. برنامهی NDP را بخوانید همهاش گفته ما این قدر پول میدهیم برای فلان جا، آن قدر برای بهمان. بعد که بپرسی که پول که از سر درخت نمیآید، پولش را از کجا درمیآورید یکی از راههایی که به شما میگویند روش رابینهودی مالیات ارث است. یعنی اگر شما خانهای دارید که بالای یک میلیون دلار است و از طرفی احساس میکنید دارید به دیار باقی میروید باید قبل از مردن یا مطمئن شوید NDP سرکار نیست و یا این که بروید یک ۱۰۰ دلار به یک وکیلی، کسی بدهید که برایتان ماجرا را ماست مالی کند. خلاصه این ۳ میلیارد دلاری که NDP خیال میکرد از این راه میتوان بدست آورد آنقدر پادرهواست که خود جک لیتون دو سه روز پیش آن را پس گرفت.
اگر هم میخواهید در مورد شاهکار سیاستهای بهداشتی NDP بدانید اینجا را از قول مهاجر بخوانید.
خلاصهی کلام مگر این که همجنسگرا باشید یا یک بچه در شکمتان داشته باشید که بخواهید بیندازیدش، هیچ دلیلی برای رای دادن به این NDP های رویایی وجود ندارد.
جمعه، تیر ۰۵، ۱۳۸۳
یک چند نکته دربارهی نوشتهی قبلیم :
۱) طبق معمول من بیشتر از اینکه از راستیها خوشم بیاید از چپیها بدم میآید!
۲) مشکل اساسی چپها این است که در رویا زندگی میکنند. ادعا میکنند که همهی خوبیها را برای مردم میآورند. زمان عمل که میرسد گند میزنند.
۳) این حزب چپ NDP میگوید که مالیات مردم عادی را کم میکند. شهریهی دانشگاهها را کم میکند. بهداشت را عمومی نگاه میدارد و کلی پول هم برایش خرج میکند. به فکر محیط زیست هم که هست. خلاصه هزار تا کار خوب دیگر هم میکند. من نمیفهمم مردم کانادا بلانسبت خرند که تا حالا یک بار هم به چنین حزب نازنینی این فرصت را ندادهاند که در سطح فدرال دولت تشکیل دهد؟؟
۴) آنهایی که میگویند برایان مرونی و مایک هریس رهبران حزب محافظهکار گند زدند اول بگویند که چرا هر دوی این افراد بیش از یک دوره انتخاب شدند؟ خب مردم مگر مرض داشتند دوباره به آنها رای دادند؟ تازه چرا حضرات از به قدرت رسیدن حزب NDP در انتاریو و بریتیشکلمبیا چیزی نمیگویند؟ دولت NDP در انتاریو همان دورهی اولش را هم نتوانست تمام کند! چنان دستهگلی به آب داد که تا بشریت زنده است NDP در انتاریو نمیتواند دوباره دولت تشکیل دهد. بروید بپرسید چرا سبزها در بریتیشکلمبیا اینقدر طرفدار دارند. از بس NDP در آنجا بد عمل کرد که حالا همهی طرفداران محیط زیست که به طور سنتی به NDP رای میدادند به سبزها رای میدهند.
۵) برای آنها که مناظرهی تلویزیونی رهبران احزاب را ندیدم دوست دارم بخشی از آن را تعریف کنم تا بر عمق معرفت و دانایی جک لیتون رهبر حزب NDP آگاه شوید. بحث بهداشت و بیمارستانها و اینچیزها بود. هر حزبی از برنامههایش میگفت. یک دفعه این لیتون پرید وسط ماجرا و گفت که NDP نه تنها به فکر بیمارستانها و مسالهی درمان است بلکه به فکر پیشگیری هم هست. مثلا NDP بر خلاف محافظهکارها طرفدار پیوستن کانادا به پیمان کیوتو است. این بنده خدا لیتون فکر کرده بود که پیمان کیوتو در مورد آلودگی هواست! یک طورهایی آن موقع یاد مناظرههای ایران و دریوریهای ریشهری افتادم!
۶) تا موقعی که در قدرت نیستی و بهخصوص میدانی که به قدرت هم نمیرسی، میتوانی هر چه خواستی وعده و وعید بدهی و خالی ببندی. مالیات که ندارد! این استراتژی چپهاست! همهجا بهویژه در کانادا!
* از لحن نوشتهی قبلیام در مورد مهاجران و پناهندگان معذرت میخواهم!
۱) طبق معمول من بیشتر از اینکه از راستیها خوشم بیاید از چپیها بدم میآید!
۲) مشکل اساسی چپها این است که در رویا زندگی میکنند. ادعا میکنند که همهی خوبیها را برای مردم میآورند. زمان عمل که میرسد گند میزنند.
۳) این حزب چپ NDP میگوید که مالیات مردم عادی را کم میکند. شهریهی دانشگاهها را کم میکند. بهداشت را عمومی نگاه میدارد و کلی پول هم برایش خرج میکند. به فکر محیط زیست هم که هست. خلاصه هزار تا کار خوب دیگر هم میکند. من نمیفهمم مردم کانادا بلانسبت خرند که تا حالا یک بار هم به چنین حزب نازنینی این فرصت را ندادهاند که در سطح فدرال دولت تشکیل دهد؟؟
۴) آنهایی که میگویند برایان مرونی و مایک هریس رهبران حزب محافظهکار گند زدند اول بگویند که چرا هر دوی این افراد بیش از یک دوره انتخاب شدند؟ خب مردم مگر مرض داشتند دوباره به آنها رای دادند؟ تازه چرا حضرات از به قدرت رسیدن حزب NDP در انتاریو و بریتیشکلمبیا چیزی نمیگویند؟ دولت NDP در انتاریو همان دورهی اولش را هم نتوانست تمام کند! چنان دستهگلی به آب داد که تا بشریت زنده است NDP در انتاریو نمیتواند دوباره دولت تشکیل دهد. بروید بپرسید چرا سبزها در بریتیشکلمبیا اینقدر طرفدار دارند. از بس NDP در آنجا بد عمل کرد که حالا همهی طرفداران محیط زیست که به طور سنتی به NDP رای میدادند به سبزها رای میدهند.
۵) برای آنها که مناظرهی تلویزیونی رهبران احزاب را ندیدم دوست دارم بخشی از آن را تعریف کنم تا بر عمق معرفت و دانایی جک لیتون رهبر حزب NDP آگاه شوید. بحث بهداشت و بیمارستانها و اینچیزها بود. هر حزبی از برنامههایش میگفت. یک دفعه این لیتون پرید وسط ماجرا و گفت که NDP نه تنها به فکر بیمارستانها و مسالهی درمان است بلکه به فکر پیشگیری هم هست. مثلا NDP بر خلاف محافظهکارها طرفدار پیوستن کانادا به پیمان کیوتو است. این بنده خدا لیتون فکر کرده بود که پیمان کیوتو در مورد آلودگی هواست! یک طورهایی آن موقع یاد مناظرههای ایران و دریوریهای ریشهری افتادم!
۶) تا موقعی که در قدرت نیستی و بهخصوص میدانی که به قدرت هم نمیرسی، میتوانی هر چه خواستی وعده و وعید بدهی و خالی ببندی. مالیات که ندارد! این استراتژی چپهاست! همهجا بهویژه در کانادا!
* از لحن نوشتهی قبلیام در مورد مهاجران و پناهندگان معذرت میخواهم!
سهشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۳
ایرانیان گرامی که در کانادا زندگی میکنید، بنده بر خلاف همهی شما(۱و ۲و ۳) به دلایل زیر در انتخابات هفتهی بعد مجلس فدرال کانادا از حزب دستراستی محافظهکار حمایت میکنم و به شدت نگرانی عمیق خود را از حزب سوسیال دمکرات NDP اعلام میدارم.
۱) محافظهکاران مانند بنده طرفدار خصوصیسازی و کم کردن مالیات شرکتهای بزرگ هستند. این کار به رشد و شکوفایی اقتصاد کانادا میانجامد.
۲) محافظهکاران مانند بنده طرفدار حملهی آمریکا به عراق بودند. به نظر من این حمله در درازمدت به سود منافع ملی ایران خواهد بود.
۳) NDP به روابط کانادا با آمریکا بسیار غیرمسوولانه نگاه میکند. آنها اصلا متوجه نیستند که بیش از ۸۰٪ تجارت کانادا با همسایهی جنوبیشان است. NDP مخالف پیمان همکاریهای موشکی با آمریکاست. میخواهد پیمان NAFTA را بررسی مجدد کند. با حملههای نظامی آمریکا مخالف است. این حزب اصلا متوجه نیست که این برخوردها در یک دنیای ایدهآل شاید خوب باشد اما برای کانادایی که یک روز مرزش با آمریکا بسته شود کلهپا میشود جز شعار نیست.
۴) جک لیتون رهبر NDP در مناظرهی تلویزیونی نشان داد که اصلا نمیداند پیمان کیوتو چیست! برای همین هم ادعای این حزب به طرفداری از محیطزیست و مطرح کردن پیمان کیوتو غیرمسوولانه است. هر گونه برنامههای زیستمحیطی باید با در نظر گرفتن جوانب اقتصادی ماجرا باشد نکتهای که اصلا NDP به آن توجهی ندارد.
۵) بنده هم مانند محافظهکاران مخالف هجوم مهاجران به کانادا هستم. این که متخصصان کشورهای توسعهنیافته بیایند در کانادا در پیتزافروشی کار کنند اگر به معنای حمایت از مهاجران است بنده همان ترجیح میدهم که نژادپرست باشم. یا این که هر کس با مادرش قهر میکند میرود یک پاسپورت قلابی میخرد. تا کانادا میآید. بعد پاسپورتش را در توالت میاندازد و میگوید که در ایران شکنجه میشده است و غیره. اگر محافظهکاران سیاستهای پناهندگی را میخواهند سختتر کنند کار خیلی خوبی میکنند.
۶) نکتهی آخر این که بنده با سقط جنین و ازدواج رسمی همجنسگرایان هم مخالفم.
با این تفاصیل خیلی طبیعی است که اگر میتوانستم رای دهم به محافظهکارها رای میدادم. شما هم اگر میتوانید رای دهید و از محافظهکارها بدتان میآید لااقل به لیبرالها رای دهید. دورهی چپهای خیالی سپری شده است.
۱) محافظهکاران مانند بنده طرفدار خصوصیسازی و کم کردن مالیات شرکتهای بزرگ هستند. این کار به رشد و شکوفایی اقتصاد کانادا میانجامد.
۲) محافظهکاران مانند بنده طرفدار حملهی آمریکا به عراق بودند. به نظر من این حمله در درازمدت به سود منافع ملی ایران خواهد بود.
۳) NDP به روابط کانادا با آمریکا بسیار غیرمسوولانه نگاه میکند. آنها اصلا متوجه نیستند که بیش از ۸۰٪ تجارت کانادا با همسایهی جنوبیشان است. NDP مخالف پیمان همکاریهای موشکی با آمریکاست. میخواهد پیمان NAFTA را بررسی مجدد کند. با حملههای نظامی آمریکا مخالف است. این حزب اصلا متوجه نیست که این برخوردها در یک دنیای ایدهآل شاید خوب باشد اما برای کانادایی که یک روز مرزش با آمریکا بسته شود کلهپا میشود جز شعار نیست.
۴) جک لیتون رهبر NDP در مناظرهی تلویزیونی نشان داد که اصلا نمیداند پیمان کیوتو چیست! برای همین هم ادعای این حزب به طرفداری از محیطزیست و مطرح کردن پیمان کیوتو غیرمسوولانه است. هر گونه برنامههای زیستمحیطی باید با در نظر گرفتن جوانب اقتصادی ماجرا باشد نکتهای که اصلا NDP به آن توجهی ندارد.
۵) بنده هم مانند محافظهکاران مخالف هجوم مهاجران به کانادا هستم. این که متخصصان کشورهای توسعهنیافته بیایند در کانادا در پیتزافروشی کار کنند اگر به معنای حمایت از مهاجران است بنده همان ترجیح میدهم که نژادپرست باشم. یا این که هر کس با مادرش قهر میکند میرود یک پاسپورت قلابی میخرد. تا کانادا میآید. بعد پاسپورتش را در توالت میاندازد و میگوید که در ایران شکنجه میشده است و غیره. اگر محافظهکاران سیاستهای پناهندگی را میخواهند سختتر کنند کار خیلی خوبی میکنند.
۶) نکتهی آخر این که بنده با سقط جنین و ازدواج رسمی همجنسگرایان هم مخالفم.
با این تفاصیل خیلی طبیعی است که اگر میتوانستم رای دهم به محافظهکارها رای میدادم. شما هم اگر میتوانید رای دهید و از محافظهکارها بدتان میآید لااقل به لیبرالها رای دهید. دورهی چپهای خیالی سپری شده است.
دوشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۸۳
به سلامتی شما قلیان کشیدن که ممنوع شد. طرح مبارزه با بدحجابی هم که آغاز شده است. اتحادیهی اروپا هم که کلی بیانیهی شدید داده است. قایقهای انگلیسی را هم که سپاه در خلیجفارس توقیف کرده است. قطر فسقلی هم که به قایقهای ایرانی شلیک کرده است. تمام وبلاگها هم که فیلتر شدهاند. ماها هم آنقدر غیرسیاسی شدهایم که اصلا متوجه همزمانی این همه اتفاق ناگوار نمیشویم.
امیدوارم آنهایی که خیال میکردند یکدست شدن حاکمیت به زیادتر شدن آزادیهای اجتماعی و بهبود رابطه با آمریکا و غیره میانجامد تا الان از خواب بیدار شده باشند.
امیدوارم آنهایی که خیال میکردند یکدست شدن حاکمیت به زیادتر شدن آزادیهای اجتماعی و بهبود رابطه با آمریکا و غیره میانجامد تا الان از خواب بیدار شده باشند.
یکشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۳
چهارشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۳
دیشب که تلویزیون نگاه میکردم با یک اصلی در قانون اساسی کانادا آشنا شدم به نام Notwithstanding Clause. بر طبق این اصل دولت فدرال و یا ایالتی میتواند اگر دلش خواست قانون اساسی را در مواردی نقض کند! نمونهاش فرض کنید دیوان عالی کانادا بگوید که رسمیت ندادن به ازدواج همجنسگرایان خلاف قانون اساسی است. از همین الان رهبر محافظهکار ایالت آلبرتا اعلام کرده که اگر چنین شود از Notwithstanding Clause استفاده میکند و خلاصه رای دیوان عالی و قانون اساسی کانادا کشک!
یک جورهایی مثل ولایت مطلقهی فقیه خودمان است، حتی یک کم بدتر. باز خدا پدر و مادر شورای نگهبان را بیامرزد که وقتی با یک قانون مجلس مخالفت میکند یک دلیل و توجیه هر چند مسخره میآورد و میگوید که مصوبهی مجلس خلاف قانون اساسی است. در کانادا اصلا دولت میتواند بگوید به درَک که قانون اساسی این طوری گفته است.
نتیجهی اخلاقی : بیخود خیال نکنید مشکل مملکت ما قانون اساسی آن است. قانون اساسی همین کشورهای مترقی هم یک گافهایی دارد که نگو و نپرس. فرق کانادا و ایران در آن چیزی است که باعث شده از ابتدای تصویب قانون اساسی تاکنون در کانادا تنها یک بار از اصل Notwithstanding Clause استفاده شود.
یک جورهایی مثل ولایت مطلقهی فقیه خودمان است، حتی یک کم بدتر. باز خدا پدر و مادر شورای نگهبان را بیامرزد که وقتی با یک قانون مجلس مخالفت میکند یک دلیل و توجیه هر چند مسخره میآورد و میگوید که مصوبهی مجلس خلاف قانون اساسی است. در کانادا اصلا دولت میتواند بگوید به درَک که قانون اساسی این طوری گفته است.
نتیجهی اخلاقی : بیخود خیال نکنید مشکل مملکت ما قانون اساسی آن است. قانون اساسی همین کشورهای مترقی هم یک گافهایی دارد که نگو و نپرس. فرق کانادا و ایران در آن چیزی است که باعث شده از ابتدای تصویب قانون اساسی تاکنون در کانادا تنها یک بار از اصل Notwithstanding Clause استفاده شود.
سهشنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۸۳
یک چند وقتی است که دیگر سایت خبری گویا شمارنده ندارد. برای همین هم نمیتوان سقوط دهشتناک تعداد بینندگان این سایت در ماههای اخیر را از نزدیک شاهد بود! از اینکه با آمدن وبسایتهای خبری مختلف انحصار گویا شکسته شده است از صمیم قلب خوشحالم!
یکشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۳
پنجشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۳
یکشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۳
شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۳
آخ که شما نمیدونید دیشب چقدر خوش گذشت. این تورنتو بهارش خیلی خوشگله. درختا شکوفه زده بودن. یک باد ملایمی هم میومد. ظهرش هم که رفتم پیش امکلثوم یک خورش کرفسی پخت که اصلا نگو و نپرس. آدم انگشتاش را گاز میگرفت. بعدش هم که با بچهها رفتیم سینما. یک فیلم دیدیم کلی ترسناک بود (از آن شکلکهای ترسناک یاهو ). اصلا توصیه نمیکنم تنها برید. این رجب هم که کنار من نشسته بود هی جیغ میزد. این دربون سینما هم یک بار بهش تذکر داد ولی خب انگار نه انگار. خلاصه شب هم که برگشتم خونه و خوابیدم. این متکام رو من از آخر باید عوض کنم. خیلی کوچولوی همش از زیر کلم در میره.
راستی، رضاجون سالگرد نامزدیت مبارک (یکی از این شکلکهای خنده یاهو)
این مطلب را همین جوری نوشتم. اگر شما هم این طوری مینویسید لطفا بهتان برنخورد. این روزها که همهاش صحبت از هویت فردی است با خودم گفتم یک بار هم ما آزمایش کنیم ببینیم چه میشود!
راستی، رضاجون سالگرد نامزدیت مبارک (یکی از این شکلکهای خنده یاهو)
این مطلب را همین جوری نوشتم. اگر شما هم این طوری مینویسید لطفا بهتان برنخورد. این روزها که همهاش صحبت از هویت فردی است با خودم گفتم یک بار هم ما آزمایش کنیم ببینیم چه میشود!
اشتراک در:
پستها (Atom)