یک چند نکته دربارهی نوشتهی قبلیم :
۱) طبق معمول من بیشتر از اینکه از راستیها خوشم بیاید از چپیها بدم میآید!
۲) مشکل اساسی چپها این است که در رویا زندگی میکنند. ادعا میکنند که همهی خوبیها را برای مردم میآورند. زمان عمل که میرسد گند میزنند.
۳) این حزب چپ NDP میگوید که مالیات مردم عادی را کم میکند. شهریهی دانشگاهها را کم میکند. بهداشت را عمومی نگاه میدارد و کلی پول هم برایش خرج میکند. به فکر محیط زیست هم که هست. خلاصه هزار تا کار خوب دیگر هم میکند. من نمیفهمم مردم کانادا بلانسبت خرند که تا حالا یک بار هم به چنین حزب نازنینی این فرصت را ندادهاند که در سطح فدرال دولت تشکیل دهد؟؟
۴) آنهایی که میگویند برایان مرونی و مایک هریس رهبران حزب محافظهکار گند زدند اول بگویند که چرا هر دوی این افراد بیش از یک دوره انتخاب شدند؟ خب مردم مگر مرض داشتند دوباره به آنها رای دادند؟ تازه چرا حضرات از به قدرت رسیدن حزب NDP در انتاریو و بریتیشکلمبیا چیزی نمیگویند؟ دولت NDP در انتاریو همان دورهی اولش را هم نتوانست تمام کند! چنان دستهگلی به آب داد که تا بشریت زنده است NDP در انتاریو نمیتواند دوباره دولت تشکیل دهد. بروید بپرسید چرا سبزها در بریتیشکلمبیا اینقدر طرفدار دارند. از بس NDP در آنجا بد عمل کرد که حالا همهی طرفداران محیط زیست که به طور سنتی به NDP رای میدادند به سبزها رای میدهند.
۵) برای آنها که مناظرهی تلویزیونی رهبران احزاب را ندیدم دوست دارم بخشی از آن را تعریف کنم تا بر عمق معرفت و دانایی جک لیتون رهبر حزب NDP آگاه شوید. بحث بهداشت و بیمارستانها و اینچیزها بود. هر حزبی از برنامههایش میگفت. یک دفعه این لیتون پرید وسط ماجرا و گفت که NDP نه تنها به فکر بیمارستانها و مسالهی درمان است بلکه به فکر پیشگیری هم هست. مثلا NDP بر خلاف محافظهکارها طرفدار پیوستن کانادا به پیمان کیوتو است. این بنده خدا لیتون فکر کرده بود که پیمان کیوتو در مورد آلودگی هواست! یک طورهایی آن موقع یاد مناظرههای ایران و دریوریهای ریشهری افتادم!
۶) تا موقعی که در قدرت نیستی و بهخصوص میدانی که به قدرت هم نمیرسی، میتوانی هر چه خواستی وعده و وعید بدهی و خالی ببندی. مالیات که ندارد! این استراتژی چپهاست! همهجا بهویژه در کانادا!
* از لحن نوشتهی قبلیام در مورد مهاجران و پناهندگان معذرت میخواهم!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 comments:
ارسال یک نظر