پنجشنبه، آبان ۱۶، ۱۳۹۲

درس جغرافی

مدرسه که می‌رفتم تصورم از درس جغرافی اسم یه سری رودخونه و کوه بود. برام عجیب بود که میشه لیسانس جغرافی گرفت. با خودم می‌گفتم کسی که لیسانس داره لابد اسم تعداد بیشتری کوه و رودخونه رو بلد هست. تو لیستِ لیسانسیه‌های بیکار هم همیشه لیسانس جغرافی برام اون بالاها بود. حالا این جا سر کارم چند سالیه که با بعضی استادهای رشته‌ی جغرافی کار می‌کنم و تازه فهمیدم جغرافی چقدر کاربرد می‌تونه داشته باشه، بویژه برای یه کشوری مثل ایران. اون بخشش که جغرافیای محیطی هست می‌تونه بپردازه به مساله‌ی آب و انواع آلودگی‌های محیط زیستی که الاماشاالله ما در ایران داریم. جغرافیای انسانی هم در برنامه‌ریزی شهری و شهرسازی و مسایلی چون ترافیک و تصادفات خیلی می‌تونه کاربرد داشته باشه. باعث تاسفه که ما تو ایران از یه طرف کلی تحصیلکرده‌ی بیکار داریم و از طرفی کلی مشکلات با راه‌حل‌های ساده که می‌تونه توسط این تحصیلکرده‌ها حل بشه و نمی‌شه.

الان نقشه‌های آلودگی و ترافیک برای استفاده هستند. داشتم فکر می‌کردم کاشکی یه نقشه‌ی تصادفات رانندگی هم برای ایران بود.

1 comments:

یک دیوانه گفت...

جانا سخن از دل ما میگویی

من خودم فوق لیسانس جغرافیا برنامه ریزی شهریم
چیزی که با علاقه خوندمش ولی الان اینجا باید مدرکمو بذارم در کوزه چون تو مملکت ما شهردارمون ادبیات خونده و الی اخر خلاصه همه با تخصص سرکارن الی ما