چهارشنبه، آبان ۱۰، ۱۳۸۵

چرا ایران بمب اتم لازم نداره!

این انتقاد رو حضوری هم به حسین گفتم. ولی چون حس می‌کنم که حسین اصلا نمی‌فهمه داره چه کار می‌کنه و از طرفی بقیه‌ی ملت هم سرشون با مسابقه‌ی دویچه مویچه گرمه، این جا می‌نویسمش. راستش بنده یکی دو هفته پیش به بدبختی خودم را بیدار نگه داشتم و مصاحبه‌ی حسین با CBC رو نگاه کردم.

سرتون رو به‌ درد نیارم. من در حیرتم که این حسین که - به درستی- با هر نوع براندازی از نوع نرم و سخت و الخ مخالفت می‌کند و باز هم -به درستی- از گنجی و تحکیم و الخ انتقاد می‌کنه که سیاست‌هایشان عملا به نفع آمریکای جهان‌خواره، بعد خودش می‌آد در یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی کانادا می‌گه «ایران باید بمب اتم بسازه». آخه برادر من، عوام ِ کانادایی وقتی می‌بینه که یه ایرانی اونم تازه از نوع شبه‌اپوزیسیونش درمیاد میگه ایران بمب اتم می‌خواد خب به این نتیجه می‌رسه که حتما مسوولان ایرانی که به مراتب از حسین کله‌خرترند دارن واقعا بمب می‌سازن. اون وقت میگه پس دم آمریکا گرم اگه بریزه و این دولت رو ساقط کنه. یعنی این حرف که ایران بمب اتم لازم داره دقیقا در راستای همون پروپاگاندای آمریکا و اسراییله که میگن ایران خیلی خطرناکه و باید بهش حمله کرد. ممنون حسین عزیز بابت این تئوری‌هات.

یک نکته‌ی مهم اینه که روزنامه و شوی تلویزیونی مجله‌ی علمی نیست که آدم توش تئوری بده. برای همین هم آدم باید بیش از قبل حواسش باشه که چی داره می‌گه. هر حرفی که آدم می‌زنه هزار تا تبعات داره و اصلا مهم نیست که درسته یا غلطه. اصلا نظر حسین صددرصد درست ولی وقتی گفتنش عملا تنها کمک می‌کنه که افکار عمومی برای حمله به ایران توجیه بشه چرا باید این حرف زده بشه. یک کم احساس مسوولیت هم خوب چیزیه والله. حرف جنجالی زدن کِیف داره می‌دونم. ولی یه چیزهای مهم‌تری هم هست.

حسین تو همون گفت‌وگو یه جا گفت « الان زمانیه که منافع ایران و حکومت جمهوری اسلامی - در داشتن بمب اتم- بر هم منطبق شده.» نظر من رو بخواین منافع حسین و رامزفلد هم همین‌طور.

15 comments:

ناشناس گفت...

سلام.اميدوارم حالتون خوب باشه. عرض کنم خدمت شما که دوست دارم يک لينک براي وبلاگ من در اينجا قرار بدهيد.من قبلا يک وبلاگ داشتم که تقريبا پر بيننده بود اما متاسفانه به اشتباه اسم خودم رو هم در آن جا ثبت کردم که مشخص مي شد اين وبلاگ مربوط به شخص من هست و بنابراين مجبور به خودسانسوري مي شدم.اما با ساخت اين وبلاگ جديد ديگر هر آنچه در جريان ذهني من مي گذرد مي توانم بنويسم.ديگر سانسوري در کار نخواهد بود. و اين تنها شرط آزاد انديشي است.اگر آزادانه بنويسي مي تواني درست بنويسي .دروغ ننويسي.نه به خودت دروغ بگويي و نه به مخاطبت.
و شما مي توانيد در اين راه به من کمک کنيد.به اين صورت که به من لينک بدهيد .من مي توانم مخاطبانم را پيدا کنم و برايشان بنويسم.متفاوت و آزاد بنويسم.ممنونم.
عنوان وبلاگ : گوريل فهيم
آدرس: http:// www.guril.blogfa.com
پا نوشت: من لينک شما را در وبلاگم قرار دادم.به من سر بزن.خوشحال مي شم.

ناشناس گفت...

man bahat movafegham

ناشناس گفت...

اولا که حسین کلی حرف‌های دیگه هم زد که نشون می‌داد کاملا موضعش با موضع کسایی که میگن باید به ایران حمله کرد فرق داره. مهم‌ترین بخشش هم اونجایی است که می‌گه ایران یک حکومت نیمه‌دموکراتیکه و اینکه با اسراییل هم باید صلح کنه.

تو اگه داری می‌گی ممکنه مردم این برداشت رو بکنن، باید لااقل یه شاهدی بیاری براش. کجا دیدی که مثلا حتی یک نفر برای تایید نظرش راجع به حمله به ایران از حسین نقل قول آورده باشه؟

این حرف تو یعنی که هیچکس نباید بخاطر اینکه ممکنه از یک گزاره‌اش کسی در استدلال دیگری استفاده کنه، حرفی بزنه. برای همین مثلا هیچکس نباید بگه احمدی‌نژاد ریده به اقتصاد و مدیریت مملکت. یا مثلا بگه تحکیم وحدت و سازگارا و گنجی مزخرف می‌گن.

حرف تو اصولا یکی از مهمترین استدلال‌های محدود کردن آزادی بیانه که معمولا آدم‌های مستبد ازش استفاده می‌کنند.

یادت باشه که حرف زدن صرف، هرگز و هرگز، از نظر اخلاقی، قابل منع نیست. حالا هر کس که می‌خواد باشه.

ناشناس گفت...

با هان موافقم. فکر می کنم باید به دنیای انگلیسی زبان نشان بدیم که در بین وبلاگ نویسان فارسی زبان رییس نداریم. اگر از کسی دعوت می کنن حداقل بگن "یکی از وبلاگ نویسای قدیمی ایران" این جوری معلوم میشه چی کجاست هر کسی هم مسوولیت حرفش با خودشه.

ناشناس گفت...

Ba harfet movafegham , vali maa iranihaa moshkelati darim ke hoder mishe namayandamoon. elatesham ine ke oon moghe ke in adame bimasooliat dasht vaght mizahst roo weblog maha hamamoon khar mizadam too ketabkhoone.
Masale ine ke in adam chizi vase bakhtan nadare va vase hamin kheyli az shoma ha vaght va energy mibare ta az pasesh bar biaaeen.

ناشناس گفت...

برنامه اون حسن قلی پربیننده‌ست؟ زرشک. من کلی در روزهای بعدی گشتم در تکنوکراتی، دریغ از یک مطلب انگلیسی راجع به خزعبلات درخشان و اون ازگلوپولوس.

ناشناس گفت...

با اینکه بسیار با شک و تردید مطالبت را میخوانم در این مورد با ان قسمت موافق داشتن
بمب اتمی و...و انتقاد شما موافقم ٬برای حسین قبل از رفتنش نوشتم اقا خودت در کوران
کار مطبوعاتی و خوب میدانی در بهره برداری از یک مصاحبه بسیار خبره اند و این یک قسمت
را هم سر خط میکنند هم بسطش میدهند که خودت باور نکنی چه اشتباه مهلکی کردی !؟ اما رفت
و گفت انچه در ذهنش بود البته اگر لازم شد !؟ و وقتش رسید انوقت همین درخشان و حرفهایش
را طوری سر هم میکنند که انگاری فرستاده شخص خامنه ایست !!و در باطن میداند که دارند
بمب درست میکنند ...تازه درخشان نمیداند که همین کج فهمی اش علیه پاکستان !!خودش باعث
کینه کدورتی میشود که انگلیسی ها از ان بهترین نتیجه را خواهند گرفت!!!داستان طولانی شد
با پوزش مونترال مقدم

ناشناس گفت...

به نظرم حرف کاملا منطقی و درستی است. کاری که حسین کرده لطمه خیلی زیادی به همه ایرانی‌هایی زده که او داعیه دفاع از آنها را داشته. چند شب پیش هم چند تا از شریفی‌ها دور هم جمع شده بودیم همین بحث پیش آمد. یک فیلم‌ساز ایرانی مقیم سوئد رفته یک مستند در مورد فروش کلیه در ایران ساخته و شبکه ۱ تلویزیون ملی سوئد حالا هر دو هفته یکبار نشان می‌دهد. ملت هم که تصویر درستی ندارند از ایران فکر می‌کنند همه در ایران دارند از گرسنگی می‌میرند و همه می‌روند کلیه می‌فروشند! حالا باید هی به این و آن حالی کنی که بابا این جور نیست. منظور اینکه این آقای کارگردان هم کاری شبیه حسین کرده و حالا گند زده به همه ما! نتیجه بحث هم تقریبا این بود که این جور آدم‌ها آنقدر خنگ نیستند که نتیجه کارشان را ندانند ولی بحث خودخواهی است... نفع شخصی و جمعی و این جور چیزها.

ناشناس گفت...

There is a big different between an analysis and a factual reporting.

Hossein, at best, has expressed his opion based on an analysis which Yaser treats quite selectively.

It's different with those biased documentaries that distort the fact and take them out of context.

Yaser talks about the audience's possible reaction, but provides no evidence to back his argument up.

I think we better talk about Hoder's argument, rather than speculating on how the audience might read it.

Yaser, do you agree with his argument on why Iran needs weapons, or you just want to challenge him as a person or question his integrity?

Unknown گفت...

Mahsa, when someone talks on CBC at 11 pm, I don't care about the actual argument. When US bombs our country, it is the least important to think whether Hossein's argument was right or wrong. He was speaking to the general audience and the important issue is the implication of what he says. If hossein comes to my home for a dinner I sit with him till the morning and discuss whether Iran needs an atomic bomb or not. But not in CBC for people who are keep being scared of islamic terrorism and those stuff!

ناشناس گفت...

Yaser,

So what shall we do then? The neo-cons won't shut up. The Islamic Republic continues to say the same thing which has lost its appeal.

What's wrong with presenting a different argument which is actually not that illogical either?

Again, you have to show an evidence that Hoder's stuff is either being used by the warmongers or being misunderstood by the public. Isn't this the main point your argument is based on?

ناشناس گفت...

be nazaram kamelan hagh ba shomast!!rasti ma kheili vaghte shoma ro peivande khodemoon kardim....

ناشناس گفت...

مشکل حسين و بقيه وبلاگنويسان ايراني در اينه که فکر ميکنند واقعا کسي براي نظرشان تره خورد ميکنه.

ناشناس گفت...

این حرفت رو خیلی قبول دارم: روزنامه و شوی تلویزیونی مجله علمی نیست. یک رسانه تبلیغاتی است و نیازمند سیاستهای تبلیغاتی در صحبت یا چیز نوشتن در آن است. البته اگر بخواهیم خاتمی وار به اون نگاه کنیم: با حفظ صداقت و اخلاق.

pooya گفت...

من هم حرفهای حودر را قبول ندارم اما معلومه که اون برنامه جورج استرامبولوپولوس را نگاه نمیکنی چون کلا تیپ برنامه‌ش همینه. یعنی اینجوری هم نبود که این حرفهای حودر برای برنامش مناسب نباشه، برعکس فکر می کنم اگر میخواست بره اونجا همون حرفهایی که همه میزنن را بگه اصلا به برنامه نمیخورد حضورش. (۲ زار حرف ما ;) )