محسن رضایی در گفتوگوی تفصيلی با ايسنا: «امام(ره) با نامگذاری روزقدس انرژی و استعداد مخالفت جمعی جهان اسلام با اسرایيل را به ظهور رساند.»
وا.. تا جایی که بنده به خاطر میارم، نامگذاری روز قدس کار منتظری بود و نه امام. بیخود نیست خاطرات محسن رضایی از جنگ هم توش پر غلط غلوطه!
پینوشت: مثل این که اشتباه کردهام و نامگذاری روز قدس از منتظری نبوده است. شرمنده! ولی مطمئنم نامگذاری یکی از این مناسبتها را منتظری کرده است. احتمالا همانطور که یکی از خوانندگان گفته هفتهی وحدت.
چهارشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
13 comments:
جدا؟ حالا سخت نگیر! :)
آقاي منتظري به امام پيشنهاد داد ولي اعلام رسمي آن با امام بود.
اون هفته وحدت بود که فکر کنم تو میگی...
ایده ی اصلی روز قدس نه مال آقای خمینی است نه آقای منتظری. ابراهیم یزدی اولین بار این موضوع را مطرح می کند (آن موقع ها وزیر امورخارجه ی دولت موقت بود) و به آقای خمینی می گوید بعد هم آقای خمینی قبول می کند.
دروغگویی خصلت گروه بزرگی از صاحب منصبان در جمهوری اسلامیست!
وقتی بقیه را خر فرض میکنند راحت تر دروغ میگویند!
آقای منتظری در خاطراتش که نگفته پیشنهاد دهنده بوده بلکه گفته:" در يك زمان حضرتعالى طرحى را مطرح فرموديد كه يك راهپيمايى چند ده ميليونى از مسلمانان جهان براى آزادى قدس انجام شود، به طور مشخص منظور شما از اين طرح چه بود؟ آيا اين طرح مىتوانست در مقام عمل هم اجرا شود؟
ج : اين يك طرح سمبليك بود براى وحدت جهان اسلام، اگر ما مىتوانستيم نيروهاى چند صد ميليونى جهان اسلام را بر سر قضيه فلسطين متحد كنيم و مسلمانان از هر كشورى به صورت ميليونى در يك روز مشخص راه مىافتادند و دولتها با آنها همكارى مىكردند، مىتوانست نقش كارسازى در آزادى بيت المقدس و فلسطين داشته باشد، اين حرفى بود كه امام خمينى هم مىزدند و مىگفتند: "اگر يك ميليارد مسلمان هر يك، يك سطل آب بر روى اسرائيل بريزد اسرائيل در ميان آب غرق مىشود"،
جنگ و بی خيال بهترين قسمتش...موقعی هست که می ره خواستگاری و زنشو امام رضا يا نمی دونم يکی ديگه از این امام ها ولی فکر کنم امام رضا بود در خواب بهش نشون می ده....محشره...ادبياتش محشره...فضا سازی اش محشره...حرف نداره....نهايت کار هم برای اینکه فاميل عروس را شرمنده کنر...يک مشت از دوست هاشو يواشکی دعوت می کنه به عروسی.
منتهی چون خيلی انسان هست و به فکر مردم خودش می ره چند صد کيلو ميوه و شرينی اضافه می خره مفرسته در خانه عروس...باور کن فکر کنم ازش می ترسيدند که بهش زن دادند....هرچی باشه پسر طيب هست ديگه!! برا خودش لاتی بوده.
کی گفته محسن رضایی پسر طیب است؟ این بچه چوپان از لرهای خوزستان که ربطی به طیب گنده لات تهران ندارد.
والّله راست می گی من هم خواندم در خاطراتش که بچه مسجد سليمان بوده....سند مند ندارم ولی ما يک دوست مشترکی داريم به نام ولفگانگ که این رفيق ما يک دوستی دارد به نام عبدل که این عبدل بچه پامنار بوده و پدر عبدل روزی تلوزيون را باز می کند و می بيند که محسن رضايی
پسر طيب شاه رضايی در تلوزيون است و شاکی می شود که مملکتی که در آن پسر طيب در تلوزيون باشد را بايد ر..بهش و فرزندش عبدل را می فرستد به سوئد که با این رفيق ما ولفگانگ همخانه شود و این داستان از ولفگانگ هست و شما خودتان تفسير کنيد این زنجير داستان را...اما من سرم خلوت شد می روم يک تحقيقاتی می کنم.
طيب هم حاج رضايی بود قاطی شد
در ضمن فکر کنم شما راست می گوييد و این ولفگانگ ما چرند چون این آقای که بچه گی در مسجد سليمان بوده و طيب هم که مدام در تهران بوده پس احتمالاً ربطی به هم ندارند و پدر عبدل هم اشتباه کرده..
نتيجه اخلاقی اینکه حرف دوستان سوئدی تان را تاريخ شفاهی کشورتان محسوب نکنيد.
آره، همونطور که نوشتن، این ایدهی ابراهیم یزدی بوده، که با آیتالله خمینی مطرح کرده بوده
ارسال یک نظر