یکشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۸۳

خیلی از کارهای معمولی که مردم در ایران می‌کنند دلایلش با دلایلی که مردم بقیه‌ی دنیا آن کارها را می‌کنند فرق دارد. مثلا اگر در همه‌ی دنیا مردم برای ورزش‌کردن به کوهنوردی می‌روند لااقل در تهران این‌گونه نیست چه این همه مردم که ورزشکار نیستند! یا مثلا اگر در همه‌جای دنیا مردم از ماشین برای وسیله‌ی رفت‌و‌آمد استفاده می‌کنند در ایران بعضی‌ها هم از ماشین ممکن است برای گشت‌زنی در خیابان‌ها استفاده کنند.

همین‌طور هم اگر در همه‌ی دنیا وبلاگ‌نوشتن چیزی بیش از یاداشت روزانه نوشتن نیست در ایران ممکن است این‌طور نباشد. در همه‌جا ممکن است گروه وبلاگ‌نویس‌ها مانند جمعیت ایمیل‌داران باشد ولی لااقل در ایران این‌گونه نیست. در ایران و یا در همین کانادا کلی قرار وبلاگی برگزار می‌شود. یک طوری آن‌هایی که وبلاگ‌ می‌نویسند یک‌سری علایق مشترک دارند که می‌تواند آن‌ها را کنار هم جمع کند. چون که در ایران کمتر این فرصت وجود داشته که یک نفر مطلبی بنویسد که بقیه بخوانند یا این که موضوعی را آزادانه در جمعی مطرح کند اکنون می‌بینیم که چقدر استقبال زیاد است و بر خلاف تصور خیلی‌ها که فکر می‌کردند تب وبلاگ‌نویسی بعد از اشباع شدن می‌خوابد این اتفاق نیفتاد.

خلاصه این را گفتم که بگویم بنده برخلاف نظر سلمان و خوابگرد و در موافقت با حسین با جشنواره‌ی وبلاگ‌ها کاملا موافقم. همین که یک فرصتی باشد که یک سری جوان دور هم جمع شوند کلی ارزشمند است.