سه‌شنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۲

امشب رفته بودم به مهمانی خانه‌ی یکی از دوستان که به مناسبت حضور شمس الواعظین برپا شده بود. از صحبتهای امشب شمس تا آنجا که صاحبخانه به بنده لقب جاسوس محافل خصوصی ندهد سعی می‌کنم نقل کنم.

برای شمس دو روز پیش از دادگاه احضاریه آمده است. تحلیل شمس این بود که در شش ماه گذشته هیچ روزنامه‌نگاری بازداشت نشده است چرا که هزینه‌ی این کار برای محافظه‌کاران خیلی زیاد شده است. به همین دلیل آنها سعی می‌کنند به جای زندانی کردن روزنامه‌نگاران و سیاستمداران آنان را از کشور به نوعی اخراج کنند. برای این کار هم می‌گذارند طرف همین که به یک دلیلی از ایران خارج شد برایش احضاریه یا حکم بازداشت می‌فرستند تا طرف دیگر باز نگردد. نمونه‌های این کار را در مورد بهنود، نیک‌آهنگ کوثر و نوشابه امیری انجام داده‌اند. از لحاظ آنها همین که یک نفر از ایران خارج شود ارتباطش با محیط قطع می‌شود و تبدیل به یک مهره‌ی بی‌خاصیت می‌شود. برای همین شمس با خیال راحت می‌گفت برمی‌گردد چون می‌داند دستگیر نمی‌شود. گفت دو بار دیگر هم قبلا برایش احضاریه فرستاده‌اند و او اصلا تحویل نگرفته، اتفاقی هم نیفتاده است.