جمعه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۱

مي خواهم بگويم مردم امروز اشتباه بزرگي را مرتکب شدند. اشتباهي که نتايج آن را در آينده اي نه چندان دور خواهند ديد و زماني افسوس مي خورند که دير شده. از کساني که مي گويند راي دادن هيچ فايده اي ندارد دوست دارم بپرسم راي ندادن چه فايده اي دارد؟ کساني که راي ندادند لطفا بگويند با راي ندادن خود چه هدفي داشتند و چه دورنمايي را براي کشور تصور مي کنند. فرض کنيد بگوييد چون اصلاح طلبان کاري نمي کنند راي دادن به آنها هيج فايده اي ندارد. حال قرار است چه اتفاقي بيفتد؟ آيا قرار است با راي ندادن مشروعيت حاکميت زير سوال رود؟ مگر نه اين که برنده اين معرکه امروز محافظه کاران شده اند. حتي به فرض هم که مثلا اين انتخابات مربوط به خبرگان رهبري بود. آبا مگر محافظه کاران براي راي مردم ارزشي قايلند که حالا با راي ندادن احساس نگراني کنند؟


چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۱

آنهايي که فکر مي کنند با راي ندادن در انتخابات شوراها باعث مي شوند که اصلاح طلبان يک تکاني به خودشان بدهند و از اين انفعال بيرون بيايند اکيدا در اشتباه به سر مي برند‌.

ناتواني اصلاح طلبان در سرعت دادن به اصلاحات ناشي از کم زور بودن آنها و پرزور بودن محافظه کاران است. مساله اين نيست که اصلاح طلبان هزار تا کار مي توانند بکنند و مثلا به خاطر تنبلي يا قدرت طلبي نمي کنند. آنها کار بيش از اين نمي توانند بکنند. اتفاقا اين شوراها يک کمکي که مي کند اين است که آنها را در مواجهه با مشکلات پخته تر مي کند.

سه‌شنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۸۱

روشنفکران بيچاره دارند گلويشان را پاره مي کنند که چاره کشور در نهادينه شدن احزاب است آن وقت اين آقاي اميد معماريان نامزد شوراي شهر در مي آورند براي سايت گويا مقاله مي نويسند که " ائتلاف سبز با تاکيد بر اينکه شهر را بايد از دست احزاب سياسی نجات داد برخی از معادلات را به نفع خود تغيير خواهد داد. " بعد هم که ليست نامزدها را نگاه مي کني مي بيني يک ملقمه اي است از يک سري آدمها که معلوم نيست به چه دليلي دور هم جمع شده اند. به گمانم اگر به دليلي که اين آقاي معماريان فرموده اند اين ليست راي بياورد بايد فاتحه اين مملکت را خواند چون يک جورهايي مثل بازگشت مملکت به دوران عهد حجر مي ماند.
يادش بخير اولين شماره هفته نامه ارزشها که چاپ شد يک نظرخواهي بود از افراد مختلف درباره آفات حزب گرايي. عزت الله سحابي هم در جواب گفته بود اين سوال شما مثل اين مي ماند که از کسي که دارد از گرسنگي مي ميرد بپرسيد مضرات پرخوري چيه.

من نمي فهمم چرا همين که احزاب يک نفر را تحويل نمي گيرند آن طرف ياد مضرات تحزب مي افتد.

یکشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۱

من از حزب مشارکت به دلايل عديده اي خوشم مي آيد. يک دليل اين که از نامزدهاي مورد حمايتشان تعهد گرفته اند از رييس شدن تاج زاده حمايت کنند و براي نمايندگي مجلس استعفا ندهند. اين يک طوررفتار حزبي است که نامزدها را مقيد مي کند به اهداف حزب پايبند باشند.

اگر تنها فايده انتخابات شوراها اين باشد که يک سري آدم مجبور بشوند دور هم جمع شوند و يک کار دست جمعي و شورايي را تمرين کنند، همين دليل کافي است که آن را جدي گرفت.

شنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۱

هيچ کشوري در اين دنياي بي در و پيکر سياست خارجي اش را بر اساس ارزشهاي انساني تنظيم نمي کند. آمريکا دنبال نفت است. انگليس دنبال آمريکاست. ترکيه که مخالف جنگ است به خاطر کردهاست. عربستان نگران تسلط آمريکا به منابع نفتي عراق است. اردن مي ترسد خاورميانه ناامن شود. روسيه دنبال طلبهايش از عراق است. فرانسه هم نگران از دست دادن فرصت هاي اقتصاديش است. ايران هم نگران اين است هدف بعدي باشد.
با تقريب خوبي مردم عراق براي هيچ کشوري مهم نيستند. ولي فکر مي کنم دستهاي نامريي آدام اسميت اين جا هم کار مي کند. اگر همه کشورها فقط دنبال منافع خودشان باشند که البته دقيقا هم همينطور است منافع مردم عراق هم يک طورهايي خودبخود تامين مي شود.

تظاهرات ضدجنگ رفته بوديم، سخنران داشت در مورد کمبود خانه مسکوني در تورنتو صحبت مي کرد. بازهم دم همان راهپيمايي هاي جمهوري اسلامي گرم.
از ديگر نکات جالب حضور فعال برادران و خواهران حزب کمونيست کارگري ايران و عراق بود. طبق معمول با يک پارچه عکس مارکس، مقادير متنابهي اعلاميه و يک بلندگوي 5 مگاواتي!
تورنتو با جمعيت 3 ميليوني فقط 10 هزارنفر آمده بودند راهپيمايي. اگر چه سخنران خيلي علاقه داشت بگويد 80 هزار نفر آمده بودند.
ضمنا هوا خفن سرد بود.

داشتم فکر مي کردم حالا که شرکت فاضلاب تهران انشعاب فاضلاب را از طريق اينترنت مي فروشد تا مردم مجبور نباشند براي اين کار به خود اداره مراجعه کنند، بد نيست اگر کاري بکنند که مردم براي قضاي حاجت هم بتوانند کارشان را ازطريق اينترنت انجام دهند و مجبور به رفتن به توالت نشوند.

پنجشنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۱

چنانچه مستحضر هستيد بنده هم با حمله آمريکا به عراق موافقم و هم بر اين باورم که راهپيماييهاي ضدجنگ اساسا سرکاري است. با اين وجود در راهپيمايي براي صلح اين شنبه حضور فعال خواهم داشت و از برادران و خواهران عزيز خواهش مي کنم آنها هم حضور به هم رسانند.
دليل هم اين که اين جانب اين روزها اکيدا از اختلاف آلمان و فرانسه با آمريکا و انگليس حال مي کنم. يک جور رذالت! انشا الله اختلاف هر روز عميق تر شود.

چهارشنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۱

بنده به هزار و ششصد دليل که در زير پاره اي را ذکر مي کنم با اين رفراندوم مخالف بودم.

يک بار هست که شما رفراندوم برگزار مي کنيد که رو کم کني کنيد. به نظر من اين نوع رفراندوم براي ايران کهنه شده است. به قول خود خاتمي تا حالا کلي انتخابات برگزار شده و حضرات رويشان کم نشده که پررو تر هم شده اند. رفراندوم براي امروز ايران کاربردش تصويب قوانين است. چند تا قانون باحال را بايد با اين روش تصويب کنند.

نکته ديگر اين جمهوري اسلامي اصلا يعني چي؟ مني که طرفدار خاتمي ام ولي مثلا ولايت فقيه را قبول ندارم بايد بگم آري يا نه؟

اما مشکل اساسي تر من با اين رفراندوم اين است که خب حالا ۸۰ درصد گفتند نه. که چي؟ يعني قرار است دوباره انقلاب کنيم. قرار است اصلاحات را ادامه بدهيم. قرار است برويم هر جور شده مهاجرت کانادا را بگيريم جيم شيم.
مشکل را همه مي دانند. راه حل است که معلوم نيست.

دوشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۱

شماره Credit Card ام را تقديم مي کنم به اولين نفري که سايت رفراندوم را هک کند و يا اين که برنامه اي بنويسد که بتوان با آن ۱۰ هزار بار راي داد.

شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۱

مي گويم اگربه نظر رهبري حمله به عراق، آمريکا را متزلزل مي کند خب ديگه مخالفت با حمله براي چيه ؟ هر چه زودتر آمريکا متزلزل بشه که بهتره.

پنجشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۱

اگر قرار باشد انتقادي به اصلاح طلبان وارد باشد اين است كه چرا " انديشه نهادسازي اجتماعي و سازمان دادن نهادهاي جامعه مدني مورد توجه آنان نبوده است. " و نه اين كه مثلا چرا وقت را تلف مي كنند و لايحه هاي دوگانه را زودتر تصويب نمي كنند يا چرا در هنگام طرح قانون مطبوعات به نظر رهبري تمكين كردند و ....

اين مقاله آفتاب (pdf) را بخوانيد.

هر روز چند تا ايميل مي گيرم كه ملت مي خواهند من فلان Petition را امضا كنم يا مثلا در فلان نظرسنجي اينترنتي شركت كنم. اين روزها هم يك سايتي آمده و مي گويد مي خواهد رفراندوم برگزار كند آن هم با احمقانه ترين سوال ممكن. بعدهم تمنا مي كند كه تو را بخدا فقط يك بار راي بدهيد.

پيشنهاد مي كنم بوش و كوفي عنان و خامنه اي و چه مي دانم يك سري آدم ديگر يك نامه بنويسند اعلام كنند نظرسنجي اينترنتي را به ... هم حساب نمي كنند. بيخود انرژي خود را هدر ندهيد.

دوشنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۱


يک طورهايي خاتمي هم به سرنوشت واسلاو هاول دچار خواهد شد. دو روز پيش هاول پس از سيزده سال در حالي از رياست جمهوري کنار رفت که ديگر هم چون سالهاي نخستين در ميان مردم محبوب نيست.
اين موضوع نه ربطي به خاتمي دارد و نه به هاول. اصلا گردش قدرت براي همين موقعهاست ديگه.

یکشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۱

وقتي در مملکت هيچ نهاد مدني قدرتمندي نيست که برود با نماينده هاي مجلس لابي کند، وقتي هنرمندان ايراني هيچ انجمني ندارند که لااقل يک بيانيه بدهد، وقتي احزاب يک شاخه هنرمندان نداشته باشند و وقتي نقاشان ايراني دور هم جمع نشوند و يک نامه خشک و خالي هم ننويسند طبيعي است که نماينده هاي مجلس هم يک قانوني تصويب کنند و آثار هنري کشور را به فروش بگذارند.
هي حالا شما داد بزن بگو مشکل نظارت استصوابي شوراي نگهبان است!

اين موضعگيري آقاي آصفي در تاريخ جاودان خواهد شد. ۷ فضانورد در اثر انفجار شاتل کلمبيا کشته شدند آن وقت آقاي آصفي با کشته شدن ۶ فضانورد همدردي مي کند.

آخه اگر بفرض هم تسليت گفتن براي کشته شدن يک اسراييلي اين قدر حيثيتي است کي زور کرده حضرات را که حالا حتما همدردي کنند.

شنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۱

امروز با دکتر مافي نظام مترجم کتابهاي خاتمي به انگليسي صحبت مي کردم. مي گفت که او نه تنها کتابها را ترجمه بلکه ويرايش هم مي کرده. گفتم ويرايشش ديگر کجا بود؟ گفت آخه اين آخوندها که ميرن پاي منبر يک حرف را صد بار ميگن. اگر همين طوري ترجمه کرد حوصله خواننده خارجي سر ميره. براي همين بايد کلي از صحبتها را حذف کرد!