چهارشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۸۱

ديروز موفقيت آميز بود، امروز از يک دوست عزيز ديگر نقل قول می کنم.

ايشان می گفت : مشکل اساسی مملکت ما اين است که بيشتر مسوولان بزرگ شده روستا هستند. نه اين که قصد بی احترامی به دهاتی ها باشد. مساله اين است که اين مسوولين خيال مي کنند همان طوری که روستايشان را اداره مي کردند می توانند يک مملکت ۷۰ ميليونی را هم اداره کنند. براي همين است که شما مدام مي شنويد که مثلا همه به آرامش دعوت مي شوند و بعضی می خواهند مسايل را با کدخدامنشی حل کنند. نمي دانند که اين روش اگر هم جواب بدهد فقط در دهات ۵۰ نفری کار می کند.

در روستا اگر کنار جوی آب يک مردی با يک دختری صحبت کند ناموس خانواده دختر به باد رفته است. همه چيز بر اساس سوظن است. حالا آقايی که اين جا بزرگ شده مي آيد شهر و قاضي مي شود. خب شما با يک موسسه نظرسنجی آمريکايی همکاری کنيد ايشان غيرتی مي شوند و شما را برای آب خنک خوری می اندازند زندان.