علتي که يک چند ماهي است چيزي ننوشته ام خيلي واضح است. الان قرن پنجم هجري نيست که يک نفر هم بتواند طنز بنويسد، هم روي پروژه لعنتيش کار کند و هم با زنش دعوا کند. همه اين کارها کلي وقت ميگيرد و من هم خب اصلا همچنين وقتي را ندارم!
طنز نوشتن يک حرفه است. آدم بايد هرروز چند ساعت روزنامه بخواند. با مردم کوچه خيابان قدم بزند و از جوکهايي که به هم ميگويند ايده بگيرد و خلاصه چند ساعتي هم بعدش فکر کند. وگرنه آدم الابختکي جوک بگويد مي شود مثل اين جوک!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 comments:
ارسال یک نظر