غفوریفرد رییس خانهی احزاب در نشست فصلی خانهی احزاب گزارشی داده از فعالیتهای این خانه. از جمله گفته که از ۳ تا کشور دعوتنامه دریافت کردهاند برای شورای مرکزی خانهی احزاب که بروند بازدید برای گفتوگو. این ۳ تا کشور حالا اسمشان چیست؟ اولی کوبا بعدی کرهی شمالی و سومی هم سوریه.
بنده یک آشنایی دارم که یک مرتبه رفته بود کوبا. برگشت بهش گفتم: «از مردم کوبا چه خبر؟» گفت: «مردهای کوبایی دزدی میکنند زنان هم که خب معلوم است چه کار.» حالا من ماندم این شورای مرکزی خانهی احزاب میخواهد برود کوبا چه کار؟ کرهی شمالیها هم که از گرسنگی دارند میمیرند. سوریها هم که به دو زار پول زوار ایرانی زندهاند.
جمعه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۳
اگر اهل اقتصاد و تکنولوژی هستید این مقالهی اکونومیست (نسخهی اصلی، نسخهی دزدی) در مورد نوکیا را حتما بخوانید. نوکیا پارسال با فروش همین گوشیهای موبایل دو برابر بودجهی سالانهی ایران درآمد داشته است. در مقاله نوشته که یکی از علل موفقیت نوکیا این بوده که فهمیده گوشی موبایل مُد fashion است و بنابراین روی طراحیاش خیلی سرمایهگذاری کرده است. اتفاقا فروش نوکیا پارسال کم میشود به دلیل این که سلیقهی مردم به سمت گوشیهایی رفته که صفحهی شمارههایش تا میشود clamshel handsets و نوکیا در این زمینه از موتورلا و اریکسون عقب است.
داشتم فکر میکردم مشارکتیها هم ممکن است بازار ریاستجمهوری را به همین دلایل ببازند. مردم نه فقط دنبال گوشی موبایل خوشگل هستند که بدشان نمیآید رییسجمهورشان هم یک آدم خوشتیپ و خوشحرف باشد. این گزارش همشهریم را دربارهی سخنرانی دکتر معین در مشهد خواندم یک کم نگران شدم!
داشتم فکر میکردم مشارکتیها هم ممکن است بازار ریاستجمهوری را به همین دلایل ببازند. مردم نه فقط دنبال گوشی موبایل خوشگل هستند که بدشان نمیآید رییسجمهورشان هم یک آدم خوشتیپ و خوشحرف باشد. این گزارش همشهریم را دربارهی سخنرانی دکتر معین در مشهد خواندم یک کم نگران شدم!
پنجشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۳
یک کاری که خاتمی خیلی به خوبی انجام داده است، لوث کردن (شاید هم به لجن کشیدن!) یک سری کلمات و اصطلاحات مانند «جامعهی مدنی» و «احترام به آزادی مخالف» و از این حرفها بوده است. یعنی در آن اوایل اتفاقا خاتمی به خوبی از آنها استفاده کرد و توانست فکر کردن به این چیزها را به میان تودهی مردم بیاورد. ولی وقتی دیگر استفاده از این کلمهها از اندازهی مجاز بیشتر شد و از طرفی عملا هم خیلی اتفاق خاصی نیفتاد، مردم هم از این اصطلاحات زده شدند. نتیجهاش هم این شد که اگر خاتمی امروز برود جایی و دوباره از این سخنرانیها بکند همه میگویند: «برو بابا، حال داری!»
این را گفتم که بگویم معین باید خیلی حواسش باشد که در صحبتهایش از کلماتِ خاتمی استفاده نکند. خوب یا بد، این واژگان سوخته و فقط رای کم میکند. مردم اتفاقا دیگر حاضر نیستند به یک خاتمی ِ دیگر رای بدهند. معین برای همین باید اختلافاتش را با خاتمی برجسته کند و اگر چه کار سختی است ولی از خاتمی تا میتواند انتقاد کند. به جای زدن حرفهای کلی که به نظرم مال همان سالهای ۷۶ تا ۷۸ بود، این بار خیلی مشخص یک سری از کارهایی که میخواهد بکند را بگوید. مثلا معین به جای تاکید بر اهمیت آموزش باید بگوید کتابهای درسی را عوض میکند. به جای شعار دادن دربارهی حقوق زنان مثلا بگوید قوانین خانواده را عوض میکند. حالا هر طوری که گفتنش بیخطرتر است.
این را گفتم که بگویم معین باید خیلی حواسش باشد که در صحبتهایش از کلماتِ خاتمی استفاده نکند. خوب یا بد، این واژگان سوخته و فقط رای کم میکند. مردم اتفاقا دیگر حاضر نیستند به یک خاتمی ِ دیگر رای بدهند. معین برای همین باید اختلافاتش را با خاتمی برجسته کند و اگر چه کار سختی است ولی از خاتمی تا میتواند انتقاد کند. به جای زدن حرفهای کلی که به نظرم مال همان سالهای ۷۶ تا ۷۸ بود، این بار خیلی مشخص یک سری از کارهایی که میخواهد بکند را بگوید. مثلا معین به جای تاکید بر اهمیت آموزش باید بگوید کتابهای درسی را عوض میکند. به جای شعار دادن دربارهی حقوق زنان مثلا بگوید قوانین خانواده را عوض میکند. حالا هر طوری که گفتنش بیخطرتر است.
سهشنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۳
این خاطرات علی لاریجانی که هر روز در روزنامهی ِ جامِ جم چاپ میشود، به حساب قرار است راهی باشد برای تبلیغ ِ ایشان برای انتخابات ریاست جمهوری. ولی من فکر میکنم اگر مردم واقعا این خاطرات را بخوانند اتفاقا نتیجهی وارونه بدهد و رایهای لاریجانی کم شود. آدم وقتی این خاطرات را میخواند مو به تنش راست میشود که یک چنین آدم ِ کوتهبینی قرار است پسفردا همه کارهی این مملکت بشود!
ولی جز نظرات عقبماندهی این کاندیدای محترم، آن چیزی که برای من خیلی جالبتر است کل ِ روایت آن روزگار و شیوهیِ بدویِ رتق و فتق امور در آن دوره است. در یکی از یادداشتها لاریجانی نوشته بود که دکتر مرندی وزیر وقت بهداشت بهش تلفن میکند و میگوید که آنها میخواهند شیر مادر را تبلیغ کنند و انتظار دارند تلویزیون کمکشان کند. لاریجانی هم زنگ میزند به معاونش که مثلا مرندی گفته شیر مادر و شما لطفا برنامه در این باره بسازید.
خداوکیلی مملکت نوبر است. برای تبلیغ شیر مادر وزیر زنگ میزند به رییس صدا و سیما. خب بقیهی امور مملکت هم همینطوری باشد انتظار دیگری نباید داشت.
ولی جز نظرات عقبماندهی این کاندیدای محترم، آن چیزی که برای من خیلی جالبتر است کل ِ روایت آن روزگار و شیوهیِ بدویِ رتق و فتق امور در آن دوره است. در یکی از یادداشتها لاریجانی نوشته بود که دکتر مرندی وزیر وقت بهداشت بهش تلفن میکند و میگوید که آنها میخواهند شیر مادر را تبلیغ کنند و انتظار دارند تلویزیون کمکشان کند. لاریجانی هم زنگ میزند به معاونش که مثلا مرندی گفته شیر مادر و شما لطفا برنامه در این باره بسازید.
خداوکیلی مملکت نوبر است. برای تبلیغ شیر مادر وزیر زنگ میزند به رییس صدا و سیما. خب بقیهی امور مملکت هم همینطوری باشد انتظار دیگری نباید داشت.
یکشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۳
جمعه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۳
چهارشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۳
این رهبر معظم فکر میکنند که ما در فیزیک و شیمی از بقیهی دنیا عقب افتادیم چون دیرتر از آنها شروع کردیم. ولی نانوتکنولوژی یک رشتهی جدیدی است که لابد تازه کشف شده و اگر حالا ما همزمان با بقیهی دنیا شروع کنیم همه را پشت سر خواهیم گذاشت. سخنان گهربارشان را مطالعه بفرمایید:
رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه ۱۶/۱۰/۸۳ در ديدار وزير علوم تحقيقات و فناوري و روسای دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتی به سخنان وزير علوم در مورد نانوتكنولوژی و جنبش نرم افزاري اشاره كردند و فرمودند :«البته ما هنوز در مسألهى نانوتكنولوژى كار مهمى انجام ندادهايم، اما موضوع را زود فهميدهايم؛ يعنى نگذاشتيم بعد از چهل سال بفهميم كه چنين چيزى در دنيا پديد آمده است. در اوايل كار، اين موضوع را فهميدهايم و الان هم دنبالش هستيم. اگر كارى كه ايشان گفتند، بخوبى انجام بگيرد - بودجه داده شود، تشويق بشود و افرادى براى پيگيرى اين كار گماشته شوند - خواهيد ديد ديرى نخواهد گذشت كه در سطح اول دنيا قرار خواهيم گرفت . اينكه بگوييم نمىتوانيم، بزرگترين مانع در راهِ توانستن و پيشرفت كردن است؛ بايد گفت ما مىتوانيم. حقيقت قضيه هم اين است كه ما مىتوانيم.امروز خيلى كارها كردهايم .»
رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه ۱۶/۱۰/۸۳ در ديدار وزير علوم تحقيقات و فناوري و روسای دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتی به سخنان وزير علوم در مورد نانوتكنولوژی و جنبش نرم افزاري اشاره كردند و فرمودند :«البته ما هنوز در مسألهى نانوتكنولوژى كار مهمى انجام ندادهايم، اما موضوع را زود فهميدهايم؛ يعنى نگذاشتيم بعد از چهل سال بفهميم كه چنين چيزى در دنيا پديد آمده است. در اوايل كار، اين موضوع را فهميدهايم و الان هم دنبالش هستيم. اگر كارى كه ايشان گفتند، بخوبى انجام بگيرد - بودجه داده شود، تشويق بشود و افرادى براى پيگيرى اين كار گماشته شوند - خواهيد ديد ديرى نخواهد گذشت كه در سطح اول دنيا قرار خواهيم گرفت . اينكه بگوييم نمىتوانيم، بزرگترين مانع در راهِ توانستن و پيشرفت كردن است؛ بايد گفت ما مىتوانيم. حقيقت قضيه هم اين است كه ما مىتوانيم.امروز خيلى كارها كردهايم .»
سهشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۳
این نوشتهی مهدی دربارهی جنگ را از دست ندهید.
جنگ کجايی که دلم تنگ توست!!
(مهدی، به خدا من قبل از این که نوشتهات را بخوانم این یادداشت قبلیم را نوشتم!)
جنگ کجايی که دلم تنگ توست!!
(مهدی، به خدا من قبل از این که نوشتهات را بخوانم این یادداشت قبلیم را نوشتم!)
اشتراک در:
پستها (Atom)