چهارشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۸۳

من از «عبور از خاتمی» به مفهومی که فکرش را می‌کنم خیلی خوشم می‌آید. یک بار برای همیشه از خاتمی عبور کنیم و به خودمان (یا هرجای دیگری) برسیم. نمی‌شود که از خاتمی عبور کرد و هِی گفت چرا خاتمی چنین می‌کند و چنان نمی‌کند. برادر‌ ِ من، خواهر ِ من، ازش رد شدی. ولش کن دیگر.