این حرف را تا حالا خیلی گفتهام باز هم میگویم. ایرانیها سروته یک کرباسند، مذهبی و غیرمذهبی ندارد. در ایران مذهبیها برای غیرمذهبیها تعیین تکلیف میکردند اینجا که آمدهایم میبینیم غیرمذهبیها برای مذهبیها تعیین تکلیف میکنند.
نمونهاش برایم همین ماجرایِ دادگاههای اسلامی در کاناداست. میشود سر جزییاتِ این دادگاهها بحث کرد. ولی این جا بعضی با کلیت این دادگاهها مخالفند چون که میگویند قوانین ِ اسلام ظالمانه است. خُب، قربانتان بروم یک سری هم در ایران نشستهاند همین حرف را آن طرفی میزنند. میگویند شما فلان کار را بکنید فلان کار را نکنید چون آن خوب است آن بد است.
دو نفر عاقل و بالغ حق دارند اختلافِ بین خودشان را با مراجعه به هر دادگاهی که دلشان بخواهد رفع کنند به اَحَدالناسی هم ربط ندارد. این که ممکن است یک نفر تحت فشار خانواده و اطرافیان باشد جزییات ماجراست. به خاطر آن عده هم نمیتوان حق ِ بقیه را سلب کرد. آن مشکل فرهنگی راهحلهای خودش را دارد.
از لحاظ این دوستان ما هر زنی که به این دادگاهها برود یا جاهل است یا به زور رفته. پس ما کل این سیستم دادگاهها را برداریم که کسی از این کارها نکند. همین استدلال را بردارید ببینید چقدر در ایران جمهوری اسلامی از آن استفاده میکند. هر کسی به فلان کاندیدا رای داد اغفال شده است. پس ما خودمان طرف را ردِ صلاحیت میکنیم. آشنا نیست؟
0 comments:
ارسال یک نظر