یکشنبه، آذر ۰۲، ۱۳۸۲

من هم بدم نمي‌آيد كه اين بلايي كه سر شواردناتزه آمد سر خامنه‌اي هم بيايد. فقط اين جا چند تا نكته هست كه ترجيح مي‌دهم قبلش در آن باره فكر كنم.

يكي اين كه چه تضميني دارد آنها كه بعدش مي‌آيند لزوما آدمهاي خوبي از كار دربيايند. يعني چه تضميني هست كه مثلا تجربه انقلاب ۵۷ دوباره تكرار نشود. وقتي مردم بريزند پارلمان را بگيرند معمولا رييس‌جمهور بعدي آن كسي است كه قبل از بقيه بتواند يك بشكه پيدا كند و بالايش برود و چند عدد جيغ و داد ‌كند. من خيلي مطمئن نيستم در ايران اين آدم لزوما آدم بدردبخوري از آب در بيايد.

نكته دوم اين كه اتفاقهايي از اين نوع هيچ‌كدام با برنامه‌ريزي قبلي اتفاق نمي‌افتد و شايد هم اصلا بهمين دليل موفقيت‌آميز از كار درآيد. نمي‌شود گفت كه چرا اصلاح‌طلبان يا فلان حزب برنامه‌ريزي نمي‌كنند كه يك ماه ديگر يك ميليون آدم بريزند بيت رهبري را بگيرند. اگر مردم چنين كاري كردند خب من هم چه بسا خوشحال شوم. ولي در اين ميان وظيفه اصلاح‌طلبان نه برنامه‌ريزي براي فتح بيت بلكه برنامه‌ريزي براي بعد از فتح بيت بايد باشد.