سه‌شنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۲

در ايران مشهور است كه مي‌گويند يك بار كه پسرها مي‌خواستند در خوابگاهشان دختر ببرند، او را در يك جعبه يخچال گذاشته‌اند و بدين ترتيب از نگهباني خوابگاه بدون مشكل گذشته‌اند. نمي‌دانم چقدر اين ماجرا واقعيت دارد اما به هر حال اين را گفتم كه اين ماجراي خوابگاه اين‌جا را بگويم.
خوابگاه ما در اين‌جا به صورت سوييتهاي چهار نفره است كه البته سوييتها يا دخترانه است يا پسرانه. يك بار در شوراي خوابگاه بحث سوييتهاي مختلط مطرح شد كه گويا به جايي نرسيد. به هر حال اين سوييت كناري ما كه دخترها هستند بچه‌هاي سوييت ما را چند شب پيش به شام دعوت كرده‌بودند و از ما خواسته‌بودند كه جواب بدهيم كه چند نفرمان مي‌توانيم برويم. حالا من از اين ملت هم سوييتيهايم مي‌پرسم كه مي‌آيند يا نه و حضرات يكي از يكي بي‌حال‌تر. يك ساعتي وقت گرانبهاي بنده صرف شد كه آنها را قانع كنم حالا مرگ من يك شب هم كه شده لطف كنيد و دعوت دوستان را اجابت كنيد.
اگر اهل خوش‌گذراني -چه اسلامي چه غير اسلامي- هستيد براي درس خواندن آمريكا و كانادا نياييد. اين ملت آخر يبسيت هستند. برويد اروپا علي الخصوص ايتاليا.

بماند كه همگي رفتيم و بعد فهميديم كلي سوييت ديگر را هم دعوت كرده‌بودند!