جمعه، دی ۲۱، ۱۳۸۶

درباره‌ی انتخابات مجلس هشتم

این نوشته یه طورهایی تایید بیشتر ِحرف‌های بهمن درباره‌ی انتخابات مجلس هشتم است بعلاوه‌ی اندکی نقد بر بخشی از آن. کلیت حرف بهمن این است که اصلاح‌طلبان در ساختار کنونی جمهوری اسلامی نمی‌تونن ایران رو از بن‌بست سیاسی‌ای که درش گرفتار است دربیارن. راه‌حل گرفتن قدرت از دست اقتدارگرایان بالابردن فرهنگ عمومی مردم است که البته اصلاح‌طلبان با بودن در قدرت به این فرآیند کمک می‌کنند. بنابراین رای دادن به اصلاح‌طلبان مفید است اگر چه انتظار زیادی از آن نباید داشت.

و اما نگاهِ من! اگر گذشته رو نگاه کنیم، ۳۰ - ۴۰ سال پیش، فعالین سیاسی در ایران هدفشون نابودی ظلم و ستم در جهان و هدایت نسل بشری بود. با گذشت زمان افراد واقع‌گراتر شدند طوری که مثلا ۱۰ سال پیش فعالین سیاسی ایران به دنبال تبدیل ایران به یک کشور دمکراتیک بدون نظام ولایت فقیه بودند. حالا به نظر من ما یک دوره دیگر هم باید واقع‌گرا بشویم و بدانیم که حتی همان هدف هم زیاد است. یعنی هدف فعالیت سیاسی باید صرفا بهتر شدن اوضاع نسبت به گذشته باشد. اصلا لازم نیست که فکر کنیم قراره با رای دادنمان یا به قدرت آمدن فلان گروه تحول فوق‌العاده‌ای بیفتد. فقط احتمالا اوضاع یک مقدار بهتر می‌شود و می‌توان امیدوار بود که این خرد خرد بهتر شدن اوضاع در آینده - چه بسا آینده‌ی دور- باعث تحقق همه‌ی هدف‌های بزرگ‌تر خواهد شد. ولی بهتره بگذاریم این تحولات خودشون اتفاق بیفته. ما یه بار یه انقلاب نارس داشتیم. هیچ لزومی نداره که دنبال یه تغییر قانون اساسی نارس بریم. بذاریم اوضاع همین جوری با اومدن آدم‌های معقول‌تر بهترشه و در زمان لازم اون تحولاتی که لازمه خودش اتفاق می‌افته. هول نباشیم بهتره.

8 comments:

ناشناس گفت...

ey val

ناشناس گفت...

بسیار بسیار موافقم!

Qasem گفت...

یاسر تا زمانی که در اروپا بودم و از آزادی‌های آن جا استفاده می‌کردم طرفدار رای دادن و شرکت در انتخابات بودم

اما از زمانی که به ایران برگشته‌ام شرکت در انتخابات و رای دادن در آن را اهانت به خود می‌شمارم. آخر چه‌گونه در انتخاباتی شرکت کنم که خود من اگر بخواهم صادقانه سخن بگویم حق نخواهم داشت نامزد شودم؟

آیا انتخابات وقتی مفهوم پیدا نمی‌کند که افراد بالقوه و بالفعل برای انتخاب شدن فردی دیگری را انتخاب کنند؟

یک سوال فلسفی‌ی دیگر: این بود دوره‌های تسلسل سریع‌تر به ایده‌آل می‌رسد یا چسبیدن به یک سیستم پر از عیب و میکروسکپ به دست دنبال خوبی‌های آن گشتن؟

ناشناس گفت...

من احزاب مختلف ایران رو نمی شناسم ولی به نظرم با وجود همه ی تهدیدهای خارجی آدم هایی مثل خاتمی که جربزه ندارن یا سکولارهایی که تنها مزدوری فرهنگ غرب رو می کنند به درد الان ایران نمی خورن. آدم هایی باید روی کار باشن که سخت و سفت جلوی غرب وایسن و در عین حال واقع بین باشن. اگه لاریجانی رئیس جمهور بود محشر می شد.

ناشناس گفت...

سلام
می دونستی دیگه وبلاگت فیلتر نیست
من با نظر شما موافقم به نظرم باید اهسته اهسته خود مردم دنبال به دست اوردن ازادی های خودشون باشندگرچه من هرگز نمی توانم خواسته های انها را درک کنم مثلا" تلاش برای مشروب خوردن و... یعنی همه این تبلیغات برای این خواسته هاست وقتی در دوران راهنمایی بودم داداشم ایران جوان می خواند من هم به همراه او می خواندم من واقعا" ازنویسندگانش متنفر بودم چون انها دنبال چیزهایی بودند که جندان برای من مهم نبودوشاید برای خیلی ها مهم نبود حالا خیلی از ان زمان می گذرد من خیلی چیزها را درک کردم اما واقعا" حس نمی کنم حتی اصلاح طلب ها هم بتوانند کمکی به ما بکنند شاید باز شدن منطقی فضای جامعه بتونه کمکی به ما بکنه شعار های یه عده که دنبال قدرتند به ما کمکی نمکنه

ناشناس گفت...

یاسر جان! تمام مساله همین است اصلا. همان طور که بهمن خان هم نوشته٬ مساله این است که (به زعم من هم) از ورود آن آدم‌های معقول به طور سیستماتیک به نظام جلوگیری می‌شود. این نظام با این شرایط بسته کاملا جایش راحت است و دلیلی ندارد با زبان خوش هم به آدم معقول با تعریف من و شما راه بدهد که واردش شوند.

ناشناس گفت...

entekhabe bad vaghti khube ke too gozineha badtar ham bashe, man ra'y midam.

ناشناس گفت...

where was the little "naghd" on bahman's post?