سهشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۵
مملکتِ گل و بلبل
نظر بنده را بخواهید در ایران این اقلیت فارسی زبان هستند که در میان برادران و خواهران آذری دارند زندگی میکنند. اگر آن سوسکِ روزنامهی ایران به جای «نمه نه» گفته بود «چی» آن وقت حق تهرانیها بود که بریزند در خیابان و همه جا را آتش بزنند. مملکت خلاصه آن قدر گل و بلبل است که شما هر چی بگویید یک عده میریزند بیرون و شهر را به هم میریزند بنابراین حالا خیلی فرق نمیکند کی چی میگوید!
زمان خاتمی که از این اتفاقها میافتاد میگفتیم محافظهکارها دارند بحرانسازی میکنند. حالا که دیگر از این چیزها خبری نیست، به نظر میآید حق با همان داییجان ناپلئون باشد و کار کار ِ انگلیسیها باشد.
ضمنا بد نیست یادی هم از حماقت و بلاهت شاهنشاه آریامهر بکنیم. ملتی که برای یه «نمه نه» این طوری کنند، اصلا دور از انتظار نیست برای آن سرمقالهی کذایی رشیدی مطلق هم انقلاب کنند!
عکس هم مال راهپیمایی غیرتمندان تبریزی است که توسط آقای روزبه جدیدالاسلام گرفته شده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
12 comments:
آقا ياد نچفسکو با نخود افتادم... راستی حجم حرام و غيرت در اعصاب ايرانيان بيش از حد است، ظاهراً در ترکزبانان کمی بيشتر هم باشد. اين اشاره به مقاله رشيدی هم شاهکار بود. مملکتی که در نظام آموزشیاش به جای اصل تسامح و تحمل عقايد ديگران در آن دائم «غيرتورزی» و «مشت محکم کوبيدن» به دهان اين و آن آموزش داده میشود، آخر و عاقبتش بهتر از اين نيست.
دل آدم مي سوزه وقتي مي بينه كه همه چي انقدر مسخره اس. كاش حداقل يه دليل موجه تري وجود داشت. ولي يادت باشه كه اين دفه دست انگليس ها از آستين خودشون اومده بيرون.
به نظرت بد نيست يه مدت مملكت شلوغ باشه، مردم سرشون به اين چيزها گرم بشه تا به چيزهاي ديگه نرسن.
حرف سر غيرت نيست بلکه بر سر حقوق مليتهاي ايراني است. اگر شما هم مجبور بوديد بزباني غير از زبان مادري درس بخوانيد و بچه هاي ريز و درشت زبان و نژادت رو به مسخره بگيرند غيرت شما هم بجوش ميامد. متاسفانه از دوستان فارسي زبان و حتي روشنفکرانشان انتظار همدردي نمي توان داشت.
ba ejaze linkidametoon !
Anonymous، از ابتدای خلقت همیشه یک عده اکثریت بودند یک عده هم اقلیت که حقوقشان پایمال میشده. این که حقوق ترکها در ایران نادیده گرفته میشود که چیز جدیدی نیست. بحث بر سر این است که حالا ترکها باید غیرتی بشوند و این طوری شلوغ کنند یا نه. چه همدردی شما انتظار داری؟
رهبر تبریزی است ولی پدرش به مشهد مهاجرت کرده.
ياسر عزيز اين که ظلم هميشه بوده دليل اين نمي شود که ادامه پيدا کند. الان موقع مناسبي براي خواستهاي قومي است چرا که دولت مرکزي در موضع دفاعي در صحنه بين المللي قرار دارد نه اينکه در سابق نبوده ولي هميشه بشدت سرکوب شده. در شرايط الان دولت مرکزي توان سرکوب گسترده رو نداره و به همين دليل اعتراضات با موفقيت همراه بوده. انتظار از هموطنان فارسي زبان اينه که بصفوف آزاديخواهان ترک و کرد و عرب و بلوچ بپيوندند و از تهديدات دولت مرکزي مبني بر اينکه قومگراها خواهان تجزيه ايران هستند نترسند. قدرت بدستان در طول تاريخ همواره امنيت ملي را دستاويز سرکوب آزاديخواهان کرده اند.
Enasanhah az har rango nageadi barabarend: beni Adam azaieh yagdigarand keh dar afrienasch zeyak goharand.............
toohin beh fahang we nagead badter az toohin beh Dine Tazi ast.
Schomali
ممكنه كمي بيشتر در مورد بلاهت شاه ايران و زكاوت اقوام ترك ايران علي الخصوص ناصرالدين شاه در افشاني كنين؟ البته بد نيست بين گويش تركي كه اخيرا شده زبان آذري -كشوري هم مثل اينكه اين وسط مثل كنه از روسيه جدا شده-و زبان فارسي كه بيشتر از 100 ميليون نفر به اين زبان رسمي صحبت ميكنند فرق بگذاريم. و صد البته يه عده قابل توجه هم از اينا با فراست و زيركي شاهان قاجار ديگه فارسي حرف نميزنن و ترجيح ميدن مثلا به روسي حرف بزنن. الان تمام دنيا به مفاهيمي مثل "اروپاي متحد" و "بازار مشترك جهاني" و غيره فكر ميكنن ولي عزيزان ترك و كرد و عرب ما ادعاي جدائي طلبي و مهتري دارند. يادم نميرود زماني كه آذري هاي عزيز و "ايراني" ما با چه شور و هيجاني به اميد تشكيل يك كشور آذري به استقبال و زيارت باكوي تازه بيرون انداخته شده رفتند و با چه پوز كشيده شده اي برگشتند، چه باكو در برابر كوچكترين شهر آذري يك دهات بود!! حالا عزيزان تبريزي وطن پرست شده و فارسي زبانان اقليت
تفو اي چرخ گردون تفو!!!و
Salaam
دوست عزيز شيرازي کسي ادعاي مهتري ندارد بجز شوونيست هايي که خود و زبان خود رو از همه بهتر ميدانند. اکثريت ترک و کرد و بلوچ هم خواهان جدايي از ايران نيستند که اگر بودند تا حالا جدا شده بودند. در اروپاي متحد هم کسي را مجبور نکردند به زبان غير مادري درس بخواند.
It is obvious from the mass protests that have transpired that people around the country have lot of serious grievances. Recently we’ve had student and labor protests and major ethnic clashes in places as far apart as Khouzestan and Azerbaijan. This is what happens when you take away from a society all forms and avenues of legal and civil protest. This is what happens when you shut down newspapers and vet candidates for elections, when you ban unions and you even try to disband long standing student groups. You get people who use any excuse to vent their anger against the regime. And all the regime can think of are its own imaginary enemies. When its is the biggest enemy to the people and by its actions it is only leading to its own violent demise. There are two options this regime can reform or self destruct.
ارسال یک نظر