یکشنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۲

پریشب در یک مهمانی، یک عده در حال مستی، یک عده در حال رقصیدن، عده‌ای در کنجی نشسته و من برگ کاغذی در دست داشتم و از ملت امضا جمع می‌کردم. برای تحریم انتخابات. متن بیانیه یکی دو روز دیگر باید منتشر شود. با تمام التماسها توانستم از ۱۶ نفر امضا بگیرم و با حساب آن تعدادی که قبلا جمع کرده بودم فکر کنم شد ۳۶ تا.

همان موقعهایی که به ملت التماس می‌کردم که امضا کنند با خودم فکر می‌کردم که اگر ایران بودم باز هم شاید رای‌ می‌دادم. باز هم. اصلا من از همه آن شب مست‌تر بودم.