خیلیها تو فیسبوک یه نقل قولی رو همخوان کرده بودن از ناشری که گفته بود قبلا تیراژ کتاب چند دههزار تا بود و الان شده چند صد تا. خلاصه یه نالهای از این که چه ملت بیفرهنگی شدهایم. متن اصلی رو که خوندم دیدم اتفاقا چند نفر دیگهای گفتن که این اتفاق لزومن چیز بدی هم نیست. البته اونها از این جنبه نگاه کرده بودن که الان چاپ کتاب در تیراژ پایین به اندازهی قبل غیراقتصادی نیست و اتفاقا یه فرصتی میده به ناشر که تعداد بیشتری کتاب رو از لحاظ جذب مشتری آزمایش کنه. در یه نگاه کلیتر من نمیدونم این تقدسی که کتاب اون هم کتاب چاپی دارد از کجا اومده. این که چرا با تغییر روزگار و متنوع شدن رسانهها همچنان باید از کم شدن تیراژ کتاب ناراحت بود. من مشکلم بیشتر با این طرز فکریه که برای سالهای سال فقط یه کار میکنه (مثلا چاپ کتاب) و بعد اگه بازار کساد بشه هیچ کار خودش رو زیر سوال نمیبره و مشکل رو از بیفرهنگی مشتری میدونه. انگاری داستان شرکت کداک هست که انقدر دوربین معمولی درست کرد و به تغییر نیاز و سلیقهی مشتریها بیاعتنایی کرد که دست آخر ورشکست شد. به نظرم ناشران محترم هم یه کم وقت و انرژی و ذهن خلاقشون رو بذارن برای روشهای دیگر درآمدزایی در همون حوزه بد نیست. این جوری شاید بازار کتابهای دیجیتالی در ایران هم یه تکونی بخوره.
این هم یه یادداشت قدیمی، در نکوهش کتابخوانی.
0 comments:
ارسال یک نظر