چهارشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۸

فرامرز از پیش ما رفت

آدم رابطه‌اش با دوستاش -که همه‌شون عزیزند- جورواجوره. با بعضی چایی می‌خوره، با بعضی جوک می‌گه، با بعضی سینما می‌ره، با بعضی ورق بازی می‌کنه، با بعضی گپ می‌زنه، با بعضی بحث سیاسی انتخاباتی می‌کنه، با بعضی دردل می‌کنه، با بعضی مهمون‌بازی‌ می‌کنه.

با بعضی هم زندگی کردن رو یاد می‌گیره. نه که کلاس درسی باشه. ولی خب وقتی تو هفده‌ سالگی می‌ری دانشگاه با کلی سوال و حیرت و جوانی، داشتن یه سری دوستانی که دو سه سالی بزرگترن و یه چیزایی بیشتر می‌دونن، خیلی باارزشه.

برای من دوستی با فرامرز از این نوع آخری بود. خدایش بیامرزاد.

درباره‌ی فرامرز (+، +، +، +)

4 comments:

Rachel گفت...

چه انسان زارسته ای بود، با رفتنش انگار تو خاطراتم زلزله به پا شد. انگار یه دفعه زلال شدم یاد شعر خوندنش افتادم ، یادمه دفعه اول که شعرش رو شنیده به سختی فقط چند جمله ازش فهمیدم اما سالهای بعد چیزهای زیادی دستگیرم شد که فهمیدم چقدر آدمها در شکل دادن به دنیای اطرافشون موثرند. و چقدر یک آدم میتونه واسه همنوعش یاد آور آرمانهاش باشه. خدا الهی روحش رو در آغوش بگیره و آرام آرام اون رو با دنیای حقیقت آشنا کنه.

Tirazhe گفت...

فکر کنم این روزا هممون یه دوست از دست رفته داشته باشیم
دوستی که جلومون پرپر شده باشه
و بعد تو از روی زمین گوشت و پوست صورتشو جمع کنی
مگه دیگه از ذهن پاک میشه

khashm گفت...

استمداد از ياران مهندس حمزه غالبي
وبلاگ زندانيان، وبلاگي براي پوشش خبري وضعيت مهندس حمزه غالبي، دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت مدرس و مسوول ستاد جوانان آقاي مهندس مير حسين موسوي است كه يك هفته پس از انتخابات با شيوه اي ناجوانمردانه در مقابل منزل خود دستگير (ربوده) و به مكان نامعلومي انتقال يافت و هنوز در بازداشت به سر مي برد.

از همه دوستان و علاقمندان آقاي غالبي درخواست مي شود تا به پاس دوستي ها و رفاقت ها، با توليد محتوا و معرفي وبلاگ به ديگران، مارا در پيگيري حقوق پايمال شده اين زنداني سياسي ياري دهند.

آدرس وبلاگ: http://zendaniyan.blogfa.com

Atf گفت...

mordddddddddd?????????