بدین وسیله پیشنهادهای زیر به آقای خاتمی (بویژه سخنرانینویس ایشان) ارایه میشود:
خاتمی ازبه کار بردن یک سری کلمات و اصطلاحات در سخنرانیهایش دوری کند. این کلمات در میان مردم تداعیکنندهی خاتمی ِ حرافی است که به جای کارکردن فقط حرف میزند. نمونههای این کلمات «مردمسالاریِ دینی»، «کرامتِ انسانی»، «گفتمانِ انقلاب» و « آرمان» است.
خاتمی در جملاتش همیشه از فعلهای معلوم به جای مجهول استفاده کند. مثلا بگوید «من به شما نان میدهم» تا این که بگوید «انسان برای زندگی به نان احتیاج دارد»، یا این که «من میروم» به جای «رییسجمهور باید برود». به طور مشخص خاتمی اسم ِ احمدینژاد را به کار ببرد. بگوید «احمدینژاد این کار را کرد یا نکرد.» تا این که بگوید «این کارها میشود یا نمیشود.»
خاتمی اهداف واضح و مشخصی را اعلام کند. مثلا بگوید که تورم را به زیر ۱۰ درصد کاهش میدهد. میتواند بگوید که در زمان خودش در این کار تا حدی موفق بود و احمدینژاد هم با این همه درآمد نفت تورم را به ۲۵ درصد رساند. تورم و مقدار آن برای اکثر مردم واژههای معنیدار و قابل فهمی است.