به تازگی یکی دو تا کتاب دربارهی انقلاب ایران خوندم. یک کتاب خیلی خوبی که خوندم The Iranian Mojahedin نوشتهی اروند آبراهامیان بود. کتاب دربارهی مجاهدین خلق هست و بسیار خواندنی. یک بخش کتاب دربارهی انقلاب ایران هست و بررسی این که واقعا چرا انقلاب شد. خلاصهی اون بخش کتاب اینه که حکومت شاه هیچ پشتوانهای نداشت و برای همین با چند تا تکان سقوط کرد. یه تکان برمیگرده به رییسجمهور شدن کارتر و کلا زیادشدن فشارهای حقوق بشری بر ایران. یه تکان دیگه تورم بعد از گران شدن نفت.
حالا الان تو این نوشته نمیخواهم بحث کنم. یک نکتهای که میخواهم بگم اینه که خیلی از ماها معلوماتمون دربارهی انقلاب برمیگرده به کتابهای درسیمون و حرفهایی که تو تاکسی میشنویم که هر دوی این منابع به نظرم خیلی از واقعیت پرت هستند. به نظرم خواندن دربارهی انقلاب ایران از منابع بیطرف و خارجی میتونه به آدم درسهای خیلی زیادی بده. این که واقعا چرا انقلاب شد و چی شد که الان اینجاییم!
جمعه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
5 comments:
Ageh esme oonieki ketabhaee keh khoondid ro ham mineveshti khoob mishod
دوست عزيز خوشوقتم که شروع کردهايد به خواندن کتابهای غیرفنی، انشاءالله باعث میشود نظرهای عميقتر و پختهتری اينجا بخوانيم.
اما واقعاً اين حس جمعگرايی «خيلی از ماها»ی شما ما رو کشته! خيلی از «اونا» که معلوماتشون رو از حرفهای توی تاکسی نگرفتهان خوانندهی وبلاگ شما هستن، و حرص میخورن بعضی وقتها از حرفهای تاکسیگونه، حالا بماند که وبلاگ گويا خصلتش همينه.
Ability to tell what is going to happen next is the important thing. The thought that if you do not "understand" the past, you can not tell the future is equivalent to saying that since you do not understand the theory behind the specific heat capacity of water, then you can not make tea or expect others to make tea for you, which is untrue. Therefore why and how something happenned 30 years ago, could be irrelevant to what is going to happen next and spending time reading some body else' opinion about why and how something happened 30 years ago is only worth it if it can help you tell what is next.
بابک دادبخش ، زنداني اعتصابي در آستانه مرگ
امروز اين خبر را حامل هستم براي نجات جانش بنويسيد
کلمات قابل فهم آنچه در فايل صوتي ايراد ميشود در ذيل درج ميگردد : ( من باب .. بابک دادبخش هستم بعد از چهل و چند روز اعتصاب از تمام.. کسايي که در اين مدت برخلاف -- رذالت داره-از من حمايت کردند متشکرم و سپاس گذارم ، تمام فعالهاي سياسي و حقوق بشري ، دوستان ، مبارزان و فعالان اميدوارم که باز روز ... اين جنايتکارها ..... از دستشان خارج بشويم ... نابود بشوند ..... اگر کسي --------- از اينجا ميگم با اين وضعيت زنده باد آزادي ، زنده باد دموکراسي ، مرگ بر ديکتاتوري )
اخرین جملات یک فرد زنده که با بی توجهی به کام مرگ فرستاده میشود
حالا مطمئنی اون منابع بی طرف و خارجی واقعا بی طرفن؟؟؟
ارسال یک نظر