تا حالا ندیدم کسی به این طرح مبارزه با بدحجابی از دیدگاه تکنولوژیکی نگاه کند! نظر من رو بخواید این روشی که نیروی انتظامی در پیش گرفته خیلی بدوی است و اصلا با شرایط قرن بیست و یکم نمیخونه. یعنی این که کلی پلیس کنار خیابان واستن و شروع کنن زل بزنن به قیافههای عابرین پیاده که کی موهاش بیرونه.
میشه یه سری دوربینهای ویژه ساخت که نسبت به مو حساس باشن. مثلا مو چون شامل تعداد زیادی تارهای نازک هست، باعث پراش نور تابیده شده میشه و از روی این خاصیت میشه وجود مو رو فهمید. یه پیچیدگی دیگر هم هست و اون این که حالا این مو مالِ یه مرد هست یا زن. ولی خب این مشکل رو هم به راههای دیگر میشه حل کرد.
کلا این رو میخوام بگم که تکنولوژی پردازش تصویر این سالها خیلی پیشرفت کرده و شاید بشه با استفاده از اون کلی کار نیروی انتظامی رو راحت کرد. سیستم رو میشه طوری طراحی کرد که دوربینی که مو رو تشخیص میده سریع با چک کردن عنبیهی چشم فرد خطا کننده وی رو شناسایی کنه و بعد به آدرسش صورتحساب جریمه رو پست کنه. اگه دیگه خیلی خرهی تکنولوٰژی هستیم میشه اصلا یه روبوت هم وارد سیستم کرد که خودش وارد عمل بشه و روسری رو بکشه جلو. این همه صبح و شب در ایران مسابقهی روبوکاپ برگزار میشه لااقل به یه دردی بخوره.
چهارشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۶
شنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۶
بمب اشتراکی (Subscription Bomb)
چند روز پیش که تو یه عینکسازی منتظر نشسته بودم، شروع کردم مجلهای که کنار دستم بود رو خوندن. مجله ظاهر شیکی داشت با مقالات سیاسی. یه کم که دقت کردم دیدم از هر دو مقاله یکی دربارهی حمله به ایران و مقایسه احمدینژاد و هیتلر است. خلاصه که مجلهی بس خطرناکی بود. صاحبش فلان کلیسای فیلادلفیاست و خلاصه معادل آمریکایی مصباح یزدی.
نکتهی مثبت ماجرا این که اشتراک این مجله در آمریکای شمالی رایگان است. برای همین پیشنهاد میکنم برید همین الان با صرف ۳۰ ثانیه از وقت مبارک به صورت آنلاین مشترک شوید. بعد هم که مجله را گرفتید در سطل آشغال بیندازید، باشد که بدین ترتیب یک نفر کمتر این مجله را بخواند. یه جور بمب اشتراکی. فقط یه طوری که ضایع نشیم!
جمعه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۶
رفراندوم در مصر
یک کم قدیمیه. بحث دربارهاش هم دیگه خیلی تکراری شده. شاید برای این که فقط نشانههای حیات از این وبلاگ دیده بشه میگم.
تو این رفراندومی که دو سه هفته پیش در مصر انجام شد، منابع دولت مصر گفتن که بین ۲۳٪ تا ۲۷٪ مردم در رایگیری شرکت کردند. بقیه که میگن از این هم خیلی کمتر بوده. خلاصه که مردم مصر، یه بیست سالی هست، هر سال، بدجور مشروعیتِ این حکومتِ مبارک رو دارن میپکونن. دمشون گرم. انشاا... تا ظهور حضرت مهدی هر سال ادامه بدن.
قابل توجه اکبر گنجی و رفقا :=)
تو این رفراندومی که دو سه هفته پیش در مصر انجام شد، منابع دولت مصر گفتن که بین ۲۳٪ تا ۲۷٪ مردم در رایگیری شرکت کردند. بقیه که میگن از این هم خیلی کمتر بوده. خلاصه که مردم مصر، یه بیست سالی هست، هر سال، بدجور مشروعیتِ این حکومتِ مبارک رو دارن میپکونن. دمشون گرم. انشاا... تا ظهور حضرت مهدی هر سال ادامه بدن.
قابل توجه اکبر گنجی و رفقا :=)
Labels:
سیاست
چهارشنبه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۶
در ِ اتوماتیک
یه ایدهی تجاری داشتم که فکر میکردم جدی جدی میشه باهش پولدار (البته نه خیلی) شد و برای همین هم حتی تو این وبلاگ ننوشته بودم! امروز فهمیدم کلیها رو این ایده کار کردهاند. اگرچه مطمئن نیستم در عمل هم تجاری شده باشه. ولی حالا که سوخته این جا مینویسمش.
ایده این بود که کاری کنیم درهای اتوماتیک فقط وقتی باز بشن که یه نفر داره به سمتش میآد. یعنی اگه کسی از کنارش رد شد یا اصلا یه گدایی دم ِ در واستاده بود در باز نشه. من تا حالا یه همچین در اتوماتیکی رو ندیدم. همچنین چیزی برای کانادا که اختلاف دمای داخل و خارج ِ ساختمان میتونه زیاد باشه، خیلی بدردبخوره. امروز ایده رو به رییس سابقم گفتم و اون هم چهار پنج نوع روش مختلف که برای این کار ثبت شده رو بهم گفت. خلاصه که حیف شد! ایشالله دفعهی بعد.
ایده این بود که کاری کنیم درهای اتوماتیک فقط وقتی باز بشن که یه نفر داره به سمتش میآد. یعنی اگه کسی از کنارش رد شد یا اصلا یه گدایی دم ِ در واستاده بود در باز نشه. من تا حالا یه همچین در اتوماتیکی رو ندیدم. همچنین چیزی برای کانادا که اختلاف دمای داخل و خارج ِ ساختمان میتونه زیاد باشه، خیلی بدردبخوره. امروز ایده رو به رییس سابقم گفتم و اون هم چهار پنج نوع روش مختلف که برای این کار ثبت شده رو بهم گفت. خلاصه که حیف شد! ایشالله دفعهی بعد.
Labels:
ایده
اشتراک در:
پستها (Atom)