یکشنبه، دی ۱۴، ۱۳۸۲

یکشنبه‌ی هفته‌ی گذشته بعنوان نماینده‌ی کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو به جلسه‌ی ستاد کمک به زلزله‌زدگان بم در تورنتو رفتم. دو تا از نماینده‌های مجلس فدرال کانادا هم آمده بودند و مثلا قرار بود از طریق رایزنی با آنها کاری کرد دولت کانادا کمک قابل توجه‌ای به ایران بکند. این ستاد در حقیقت مجموعه‌ی ۲۵ گروه ایرانی تورنتو بود که گردهم آمده بودند.

جلسه با صحبت انگلیسی سخنگوی ستاد شروع شد. او که از اعضای کانون هم بود از اقبال گروههای ایرانی و تلاش آنان صحبت کرد. بعد بلندگو را سپرد به دو نفر دیگر که هر دو به فارسی جلوی نمایندگان پارلمان شروع کردند به شعر خواندن و شعار دادن و از این کارها. در میان صحبتهای یکی از آنها جای یک نفر خالی بود که بعد از هر یک جمله داد بزند :‌ « تکبیر ». سخنرانی این دو که تمام شد یک نفر بلند شد و پرسید که نماینده‌ی کانون شهروندان ارشد انتاریو کیست که در جلسه‌ی قبل آمده است. گفت که رییس کانون این‌جاست و ما نماینده‌ای نفرستاده‌ایم.

خلاصه این نطفه‌ی آغاز مجموعه مشاجرات لفظی و حتی بدنی بود که تا دو ساعت بعد ادامه پیدا کرد و آبروی نداشته‌ی جامعه ایرانی تورنتو را در برابر دو نماینده‌ی مجلس کانادا از بین برد. یکی از نماینده‌ها چند بار به حالت تمنا به ایرانی‌های جلسه گفت که اگر کاری می‌خواهید بکنید Stay United. ولی خب شرمنده، فایده‌ی چندانی نداشت.

یک نفر پشت بلندگو به خانم فلانی مسوول رادیوی ایرانی‌ها در تورنتو گفت که چرا اعلامیه‌ی ستاد را این طوری در رادیو پخش کردی. بعد هم این خانم محترم قهر کرد و خواست از جلسه بیرون برود. بعد یک سری آدم هم دنبال این خانم هم راه افتادند که خانم مرگ ما این دفعه نرو بیرون. ما به تو بلندگو را می‌دهیم تو هم جواب بده. این خانم هم رفت گفت این ستاد کی هست و پولش کجا می‌رود و از کجا معلوم چهار روز دیگر از هم نپاشد و من با چه اطمینانی به شنونده‌هایم بگویم که بیایند به شما پول بدهند.

یک اشکال دیگر ماجرا هم این است که همیشه در این گونه جلسه‌ها یک چند نفر آدم خل (که در تورنتو براحتی پیدا می‌شوند) می‌آیند و براحتی تمام زحماتی که یک عده‌ی دیگر کشیده‌اند را به هدر می‌دهند.

جلسه به فجیعترین وضع ممکن به پایان رسید و یک بار دیگر به آنهایی که این روزها از بی‌برنامگی دولت در کمک به زلزله‌زدگان می‌نالند یادآوری کرد که این دولت عصاره‌ی فضایل همین ملت است.