«حسنعلی منصور خیلی اصرار داشت که جلسات هیات وزیران طول بکشد. در نتیجه ما در ساعت مثلا ۶ بعدازظهر شروع میکردیم و بعد جلسه تا یک بعد از نصف شب ادامه پیدا میکرد که کار بیربطی بود. بههرحال برای من فوقالعاده سخت بود به خاطر بار خیلی سنگینی که داشتم. من هر روز صبح خیلی زود پشت میزم بودم و نمیتوانستم تا یک یا دو بعد از نصف شب همینطور ادامه بدهم. ولی او مایل بود که این کار را بکند و اصرار داشت که رادیو هم بگوید که جلسهی هیات وزیران در ۲ بامداد تمام شد. این کار اصلا ارزشی نداشت. به همه میگفتم و به خودش هم گفتم وقتی آدم خسته است راندمان کارش پایین میافتد. دقت کرده بودیم از یک ساعتی به بعد همهی وزیران همان صحبتهایی را که قبلا کردهبودند تکرار میکردند. ولی او مایل بود که رادیو بگوید جلسه تا ساعت دو بعد از نصف شب بوده و از آن مهمتر اعلیحضرت هم بداند که این دولت از آن دولتها نیست، تا ۲ بعد از نصف شب کار کرده. بعدها شنیدم که شاه خیلی تحت تاثیر این تظاهر منصور قرار گرفته و میگفته عجب دولت پرکاری است که به این صورت کار میکند.»
خاطرات دکتر علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد ۱۳۴۸- ۱۳۴۱
خاطرات دکتر علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد ۱۳۴۸- ۱۳۴۱