جمعه، خرداد ۱۰، ۱۳۸۷

مجلس نمایندگان کانادا

هر وقت تلویزیون قسمت‌هایی از گفت‌وگوی نمایندگان در مجلس کانادا رو نشون می‌ده، من کلی شگفت‌زده می‌شم! یعنی همیشه یکی داره جیغ می‌زنه اونم سر موضوعاتی که انصافا اهمیت نداره. بقیه‌ی نماینده‌ها هم اصلا گوش نمی‌کنند. کلا نماینده‌ها هم که اصلا اختیار خاصی ندارن. هر چی که حزبشون بگه به همون رای می‌دن. کلا خیلی مسخره است.

به نظرم پیشرفت یک جایی مثل کانادا به این خاطر نیست که دولت یا مجلس خوبی دارن. به این دلیله که دولت یا مجلس کاری به کار مردمشون ندارن. مردم هم خب خودشون می‌دونن باید چه کار کنن.

دوشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۷

جاسبی، سلیمی‌نمین، رفسنجانی و دانشگاه آزاد

یه چند وقتیه سلیمی‌نمین راه افتاده‌ و در دانشگاه‌های مختلف درباره‌ی تخلفات جاسبی در دانشگاه آزاد سخنرانی می‌کنه. این وسط هاشمی هم گویا داره از جاسبی دفاع می‌کنه و یک سری وب‌سایت خبری هم هر روز اسم یک نفر رو به عنوان رییس آینده‌ی دانشگاه آزاد اعلام می‌کنن.

- این آقای سلیمی‌نمین رییس موسسه‌ی مطالعات تاریخ معاصر یا یه چیزی در همین مایه‌هاست. میگن هیچی تو مملکتمون سر جاش نیست همینه. کاری که به طور معمول وظیفه‌ی روزنامه‌نگار یا نماینده‌ی مجلس یا یک حزب سیاسی است رو رییس یک موسسه‌ی مطالعاتی که هیچ ربطی به دانشگاه آزاد نداره، داره انجام می‌ده.

- ابلهانه‌ترین کار به نظر من اینه که یک نفر رو شما بیست و اندی سال رییس یک سازمان بکنید. برای همین فکر می‌کنم اگر جاسبی بره و به‌‌جاش اشگول‌ترین آدم روی زمین بیاد، باز هم در نهایت اتفاق مثبتیه، حتی اگر به قیمت نابود شدن دانشگاه آزاد تموم بشه. جاانداختن این مساله که هیچ مدیریتی نباید ابدی باشه از هر امر دیگری واجب‌تره.

- من نمی‌فهمم این وسط چرا هاشمی این اندازه از جاسبی دفاع می‌کنه؟ اون هم هاشمی‌ای که در زمینه‌ی دفاع کردن از مدیرانش هیچ سابقه‌ی خوبی نداره. حداکثر هاشمی می‌تونه دنبال این باشه که نفر بعدی هم از خودش باشه. این جوری خیلی آبرومندانه‌تر هم هست. می‌شه گفت که جاسبی هم وظیفه‌ی خطیر خودش رو انجام داده و حالا باید بره در یک سنگر دیگه خدمت کنه.

- کسی می‌دونه سیستم انتخاب رییس دانشگاه آزاد دقیقا چه طوریه؟ یعنی به نظرم میاد در تئوری بیشترین شباهت رو به دانشگاه‌های خارج از ایران داره. که مثلا رییس دانشگاه رو یه هیات امنا انتخاب می‌کنه. البته وقتی هیات امنا کارآیی نداشته باشه خب سیستم میشه مثل الان که دانشگاه آزاد یه دیکتاتوریه.


پنجشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۷

این توهم آٰریایی چه‌ها که نمی‌کنه

واقعا جالبه که بیشترین رایِ امروز در بالاترین رو یک نوشته‌ای داره که درباره‌ی ضرورت نوشتن عدد ۱۰۰ با سین هست. یعنی سد به جای صد. دلیلش هم خب اینه که عدد ۱۰۰ قبل از این که عرب‌های سوسمارخور به مملکت آریایی‌مون حمله کنن وجود داشته و با سین نوشته می‌شده. اون موقع احتمالا ملت با الاغ رفت‌وآمد می‌کردن خب لابد حالا هم باید همین کار رو بکنیم.

سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۷

ایرانیکا

امروز نمی‌دانم کجا داشتم یه خبری رو درباره‌ی دانشنامه‌ی ایرانیکا می‌خوندم. ماشا... همه جا صحبت از اهمیت و ارزش این دانشنامه است. بعد داشتم با خودم فکر می‌کردم که من تا حالا حتی یک مقاله از این دانشنامه رو نخوندم، با این که گویا مقالات در وب‌سایت ایرانیکا در دسترس همه است. حالا نه این که من آدم مهمی هستم ولی خب دارم فکر می‌کنم چرا من به طور متوسط هر روز یک بار سروکارم به ویکیدپیا می‌افته ولی تا حالا به ایرانیکا یک بار هم سر نزدم. لااقل من این همه هر روز ایمیل می‌گیرم چرا یه بار هم یک نفر به مقاله‌های ایرانیکا لینک نمی‌ده. کسی می‌دونه ماجرا چیه؟

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۷

نقش مامان باباها در کند شدن رشد فیس‌بوک

تازگی هر سخنرانی میرم همه ی صحبت ها می رسه به فیس بوک و گوگل و توییتر و ... . امروز یکی بود که درباره فیس بوک حرف می زد. می گفت تازگی مامان باباها دارن می آن تو فیس بوک و همین یکی از دلایلی شده که رشد فیس بوک کم شده!

یه صحبت دیگه درباره‌ی صنعت موسیقی بود. سخنران می گفت یکی از خواننده‌ها برداشته و سی‌دی آواز خودش رو به تعداد وحشتناک تکثیر کرده و به رایگان لای مجلات گذاشته. چون که دیگه در آمد مالِ سی دی نیست. این خواننده کنسرت می ذاره که بلیتش 600 دلار قیمت داره. این سی‌دی های مجانی مشتری کنسرت رو زیاد می‌کنه.

نامجو رو فرض کنید. اگه آوازهایش به طور قانونی قرار بود توزیع بشه فکر می کنید چه اندازه درآمد داشت؟ حالا نامجو رو در نظر بگیرید که در تورنتو کنسرت می گذارد. علاقه‌مندان نامجو به قیمت نسبتا حساس نیستند و حاضر خواهند بود بلیت 40 دلاری بخرند. حالا حساب کنید درآمد کنسرت را.